یادداشت
#سعید_اسلامی_بیدگلی، دبیرکل
#کانون_نهادهای_سرمایهگذاری_ایران، در روزنامه
#دنیای_اقتصاد بهمناسبت پنجاهسالگی بازار سرمایه
تولد پنجاهسالگی؛ بزنگاه تاریخی
ما در آستانه پنجاهمین سال فعالیت بازار سرمایه هستیم. پنجاهسال زمان اندکی نیست. بورسهای بسیاری از کشورها از بورس ما جوانتر هستند. اما با وجود این عمر طولانی، بورس اوراق بهادار هنوز آن جایگاه بایسته را در
اقتصاد کشور پیدا نکرده است. یکی از علل اصلی این موضوع را میتوان در سیاستگذاریهای کلان جستوجو کرد که اساسا بنیادی بانکمحور داشته است. به ویژه در دو سه دهه گذشته که بخش بزرگی از تبلیغات و سیاستگذاری دولت به سمت فربهکردن بانکها رفته، تاثیر این موضوع زیادتر بوده است.
از ابتدای انقلاب، بانکها در یک دورهای ملی بودند که همین امر تمام تمرکز دولت را مصروف شرکتهای ملی یا دولتی میکرد. در این سالها، دولت اساسا نگاه مثبتی به سرمایهگذاری نداشت و با اندیشههای چپگرایانهای که در سالهای اول انقلاب جاری بود، بازار سرمایه بهعنوان یک بازار و نهاد بهنسبت لیبرال شناخته میشد. طبیعتا مواردی از این دست، فضا را برای رشد بازار سرمایه میگرفت. به همین دلیل موجودی که اکنون با آن مواجهیم به نظر یک موجود پنجاهساله نمیآید.
به نظر میرسد با مشکلاتی که اکنون گریبانگیر
اقتصاد کشور است به بازار سرمایه بیش از پیش نیازمندیم. از جمله این مشکلات، بیانضباطی نهاد دولت و حاکمیت است که بخش بزرگی از
اقتصاد کشور را در تصرف دارد. موضوع دیگر، عدم شفافیتی است که در همه بخشهای اقتصادی و در همه سطوح، چه در سطح
اقتصاد شخصی، چه در سطح
اقتصاد بنگاهها و چه در سطح
اقتصاد ملی وجود دارد. بالطبع این عدم شفافیت موجب ایجاد فساد دامنگیری شده که اکنون در همه اجزای اقتصادی کشور رسوخ کرده است. در این شرایط، راه ما برای حرکت به سمت توسعه اقتصادی از بازار سرمایه میگذرد. اگر بخواهیم اقتصادی شفاف و کارآ داشته باشیم راهی جز توسعه بازار سرمایه نداریم. در واقع بازار سرمایه است که ابزار لازم را در اختیار نهادهای قانونگذاری و نظارتی قرار میدهد تا
اقتصاد به سمت شفافیت حرکت کند و تخصیص بهینه منابع در بخشهای مختلف اقتصادی صورت بگیرد. بنابراین توسعه بازار سرمایه یک ضرورت ناگزیر است. در واقع، توسعه
اقتصاد ایران با این مشکلاتی که اکنون با آن دستوپنجه نرم میکند بدون اندیشه توسعه بازار سرمایه اساسا امکانپذیر نیست. طبیعتا بازار سرمایه در یک دورههایی رشدهای بسیار زیادی داشته و در زمانهایی این رشد متوقف شده است. جالب اینجاست که ما هر گاه با مشکلی مواجه شدهایم این امکان وجود داشته که به واسطه وجود آن مشکل، به توسعه بازار سرمایه پناه ببریم؛ اما چون ذهن مدیران اقتصادی ما بانکمحور بوده است، بیشتر سعی کردهایم که به بازار پول کمک کنیم تا بازار سرمایه. من فکر میکنم اکنون در یک بزنگاه تاریخی هستیم و در وضعیتی که شبکه پولی ما با مشکلات خیلی جدی مواجه است و
اقتصاد ایران با مساله عدم شفافیت و فساد روبهرو است، توسعه بازار سرمایه میتواند سرلوحه کارها قرار بگیرد یا دستکم میتوانیم بخشهایی از
اقتصاد را که به لحاظ
اقتصاد سیاسی، توان مقابله با آن را نداریم، به دست بازار سرمایه بسپاریم.
ادامه در پست بعدی