«امتداد خطای دید»
#سعید_اسلامی_بیدگلی در مصاحبه با
#تجارت_فردا، از عواقب خرید کالای مصرفی با انگیزه سرمایهگذاری و دلایل این نوع سیاستگذاری میگوید:
- آن چیزی که منجر به وضعیت فعلی در اقتصاد ایران شده است شکست بازار (Market Failure) نیست بلکه وضعیت اقتصاد ایران
در واقع مصداقی از شکست سیاستگذاری است.
- سیاستگذار در ایران به این وضعیت عادت کرده است که آنقدر در بازار مداخله کند که در نهایت نشانههای شکست در یک بازار عیان شود و حالا به بهانه شکست بازار شروع به مداخلههای بیشتر در بازار شکستخورده کند.
- از آنجا که سیاستهایی که منجر به کنترل نقدینگی در اقتصاد کشور میشود با منافع برخی از گروههای سیاسی و اقتصادی در تضاد است، یک نیروی اصطکاک سیاسی بر سر راه کنترل نقدینگی وجود داشته است.
- از نگاه من اصلاً فلسفه وجود نهادی به نام تنظیمکننده بازار از پشتوانه منطقی چندانی برخوردار نیست؛ این نهاد خود یکی از نهادهای ضدبازار در ایران است.
- متأسفانه در اقتصاد ایران کارکرد برخی از کالاها دچار دگردیسی قابلتوجهی شده است به نحوی که در برخی از موارد به کالاهایی مانند لوازمخانگی، موبایل و حتی سیمکارت نگاه سرمایهای میشود.
- دولت در مکانیسمهای پیشفروش در واقع در حال تبدیل کردن کالایی که در طبقه کالای مصرفی است به یک طبقه دارایی سرمایهای است.
- در واقع دولت با ارائه چنین مشوقهایی بهطور مستقیم این پیام را مخابره میکند که نرخها احتمالاً در آینده افزایشی است و در نتیجه مردم باید به فکر حفظ ارزش دارایی خود باشند. پس میبینیم که پیامد غیرمستقیم چنین راهکارهایی در واقع برخلاف هدف اولیه سیاستگذار است.
- ما در حال تکرار تمرینهایی هستیم که در گذشته انجام دادیم و نکته تلختر اینکه این تجربیات منجر به شکست شدهاند.
- اینکه مردم برای کسب سود در شرایط تورمی و حفظ ارزش پولشان به خرید کالای مصرفی اقدام میکنند علتهای مختلفی دارد. یکی ناشی از حجم زیاد نوسان در اقتصادمان است و دیگری به ضعف سواد مالی و عدم توسعهیافتگی بازارهای مالیمان برمیگردد.
- دولتها در دوره دوم فعالیتشان عموماً افق دید کوتاهمدتتری دارند و تمایلی برای انجام برنامههای بلندمدت و اصلاحات اقتصادی ندارند.
#نیمکتhttp://T.me/nymkat