عمری به دستبوسی شیطان دویده ای
بیهوده صورِ قبلِ قیامت دمیده ای
تا لِفت و لیس ماده و نر را بیان کنی
با آب و تاب، پرده ی عفت دریده ای
لاطائلات گوی خرافی نویس لوچ!
در شرم زار پشت بیابان چریده ای
قصدت بهشت بود و رسیدن به نهر شیر
ای دنده چپ ترین! به جهنم سُریده ای
سردسته ای و آتش دوزخ حلال توست
لقمه حرام بودی و حرمت ندیده ای
ای خونِ شاعران سکوتم به گردنت
از شاعری به نظم پریشان رسیده ای
جغرافیای هر دو جهان شاهدند که،
تپه نمانده هیچ که بر آن ن...ده ای
محسن آریا
#هنر_اعتراض@hw_tf