تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند بر تن آبها عبا پوشاند بر تن جاده ها جبه پوشاند بر سر باغچه عمامه پوشاند به زور آواز را مجبور کرد که ریش بگذارد بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند موسیقی بیوه شد و زندگی را تبدیل به عزا کرد تهران به روی کسی نمیخندد، غیر از مرگ تهران از هیچ چیز خوشش نمیآید غیر از مرگ زنانش، پسرانش و دخترانش نام همهی آنها مرگ است و چیزی که در آنجا از مادر متولد نمیشود زندگیست.