من از شهر خودم دورم
سرگشتیهایم را دستم گرفتهام و دورتادور خودم راه افتادهام. از خودم خودم را گدایی میکنم. چشمانتظارم دستم سکهای توی کاسه بیندازد و نان شبم را بسازد. دستم به سکهی توی جیب نمیرود. این روزها جیبهایم خالیتریناند. هیچ اندوختهای برای کمک به خودم ندارم. فقیرم، با دردی که درونم را میخورد. نسخهاش را به هر که نشان میدهم بلکه دلی بسوزاند و کمک کند تا درمانش کنم. توی شهر درونم کسی دلش برای گدای نسخه به دست نمیسوزد. شدهام آن مجنون سراپا متعفن و چرکروی دور میدان که هیچکس نمیبیندش. من پیش خودم بیآبروترینم.
|هما احمدی طباطبائی| #یادداشت_روز
@homaatabatabaei