نرخ یا میزان
کدام توی ترازوی ترجمه میرود؟
همیشه با معنا و مفهوم نرخ به مشکل برمیخوردم. این دردسر زمان ترجمه بیشتر هم میشد. نرخ رشد، نرخ مشتری، نرخ توسعه و ... .
امروز حین مطالعه
مقالهی آیا فارسی در خطر است؟ از
ابوالحسن نجفی به این نکتهی جالب رسیدم.
«بعضی از صاحبنظران معتقدند که هیچ زبانی را نمیتوان به زبان دیگر ترجمه کرد. زیرا هیچ واژهای در هیچ زبانی معادلِ همانندی در زبان دیگر ندارد.
_ نرخ در فارسی به معنای «بهای کالا در مظنهی رایج بازار است» و از این لحاظ معادل است با taux در فرانسه و rate در انگلیسی. مثلا وقتی که میگویند «نرخ دلار چقدر است؟» یعنی «امروز دلار را در بازار به چه قیمت معامله میکنند؟» بنابراین، اگر در جایی بخوانیم: « نرخ تولید کتاب بسیار بیشتر از آن است که بتوان همه کتابها را تهیه کرد و در کتابخانه نگهداری کرد»، فقط میتوانیم این معنی را از آن استنباط کنیم: «امروز قیمت خرید کتاب چنان گران است که دیگر کسی نمیتواند همه کتابها را بخرد و در کتابخانه خود بگذارد.» اما مقصود نویسنده ابداً این نیست، بلکه میخواهد بگوید: «میزان (یا سرعت) تولید کتاب چنان است که دیگر نمیتوان همه کتابها را در قرائتخانههای عمومی گردآوری کرد.» این معنای دوم taux و rate از معنای نرخ کاملاً جداست و در اغلب موارد بهازای آن در فارسی میتوان
میزان را به کار برد. متاسفانه این استعمال غلط است کتابهای اقتصاد و از کلاسهای دانشگاه به بیشتر کتابها و مقالهها راه یافته است.»
✔️خوب خیالم راحت شد که اشتباه از من نبوده و ایراد از برداشت غلط و مفاهیم مشابه بوده. این نکته شامل کلمات دیگری هم میشود که به مرور اینجا مینویسم.
|هما احمدی طباطبائی| #غلط_ننویسیم
@homaatabatabaei