الیزابت اونا یا همای ما؟
الیزابت* تلفن را بر میدارد و بیتنفس، ریزِ فجایع مهمانی را برای مادرش تعریف میکند. مونولوگی گیرا، خوشریتم و خندهزا. مشابه این صحنه، در هشتمین جلسهی حلقهی ادبی میم رخ داد.
هما (که برای اولینبار در کافه حضور داشت.) یکهو وسط بدهبستانهای پشتصحنه، میکروفونش (در گوگل میت) را باز کرد و با لحنی سرزنده و طوفانی، به حواشی گردهمایی معترض شد.
کمکم چهرههای بهتزده، به خنده گرایید و او ادامه داد: «آخه اینا اینجا یه کارایی میکنن که شما اون ور در جریان نیستین. نشستن اینجا اُملت میخورن بعد حین صحبتِ مریم نانکلی، سبد نونشو دزدیدن. اونوقت اون یکی گوجههای خشکِ پلاسیدهش رو گذاشته کنار بشقابش. مرضیه بهش میگه
گوجههاتو بخور.» بعد هم یکی از ماهیتابهها را گرفت جلوی دوربین.
شبیه گزارشگرهای جنجالی، افشاگری میکرد و نمیگذاشت نُطُق بکشیم. در انتها هم با لحنی حماسی گفت: «من ۳۰۰ کیلومتر راه اومدم اینجا که حق شما (بچههای آنلاین) رو بگیرم. من اینجا صدای شمام. خواهش میکنم در برابر این بیعدالتی سکوت نکنید. از همهی شما در هر شهر و کشوری که هستید، خواهش میکنم اعتراض کنید و اجازه ندین این بچههای تهرون حقتون رو بخورن.»
خلاقیت و شوخطبعی هما احمدی طباطبائی یکبار دیگر همهیمان را متحیر کرد و بیش از پیش به حضورش در حلقه بالیدیم. هما سالهاست که از نویسندگی کسب درآمد میکند و بهزودی در وبینار «
فریلنسر شو» تجربههایش را به اشتراک خواهد گذاشت.
قرض اینکه، تعامل با این وجودِ انگیزهبخش غنیمتی است.
✍🏼 مریم کشفی
*شخصیت نمایشنامهی اسم، اثرِ ماتیو دولاپورت و الکساندر دولاپتولیر، ترجمهی شهلا حائری
➡️ @maryamkashfi290
#یادداشت