این مراسم یکی از جشن های ایران باستان بوده است که در تاریخ پانزدهم آبان ماه برگزار می شود. هدف از برپایی این جشن، ستایش آفرینش گیاهان بوده است. این مراسم جشن باستانی آبان ماه بوده که اززمان ایرانیان باستان در کشور برگزار می شد. جشن میانه پاییز از مراسم بسیار قدیمی و ماندگار ایران باستان می باشد.
بعد از او خسرو سوم برتخت نشست پیشینه خسرو سوم مبهم است؛ در برخی منابع او را پسر قباد دوم توصیف کرده‌اند، درحالی که در برخی منابع دیگر آمده‌است که او پسر خسرو پرویز بوده‌است. و سرانجام توسط والی خراسان کشته شد. بعد از او جُوانشیر شاه شد او پسر خسرو پرویز و گردیه، خواهر بهرام چوبین بود. او پس از کشته شدن خسرو پرویز که در خراسان دعوی فرمانروایی داشت. اما او نیز به دلایل نامعلومی کشته شد. در میان این آشفتگی ها شورا تصمیم بر آن گرفت تا حکومت را به دست پوران دخت دختر خسرو پرویز بدهد چرا که او هم از لحاظ نژادی به خسرو میرسید و هم فرمانده و فردی لایق بود @HistoryIran_2583
بعد از شیرویه چون شیرویه برادران خود را اعدام کرده بود به ناچار پسر هفت ساله اش اردشیر سوم به تخت نشست.با پادشاهی ۶ ماهه اردشیر سوم، خاندان چهارصد ساله ساسانی وارد سراشیبی فروپاشی شده بود.به هنگام تخت‌نشینی اردشیر، مهاذر گشنسپ خوانسالار دربار، به سبب خردسالی شاه، به قیمومت یا نیابت سلطنت انتخاب شد. شهروراز که مایل به اطاعت از مهاذر گشنسب نبود، فرصت را برای انقراض ساسانیان و به دست گرفتن قدرت مناسب تشخیص داد و با این بهانه که برای انتخاب شاه با او مشورت نشده‌است، با توافق هراکلیوس، قیصر روم که او نیز در انتظار چنین فرصتی بود، به تیسفون حمله کرد و شاه را به قتل رساند و خودرا شاه اعلام کرد. بعد از آن شهروراز خودش هم پس از چهل روز توسط اشراف‌زادگان ساسانی کشته شد. @HistoryIran_2583
▪️حدود 35 میلیون نفر از جمعيت کل بشر امروزی، نوادگان مستقیم "چنگیزخان مغول" هستند، مشروح این تحقیقات در نشریه "دیسکاور" و وبسایت مشهور "وراثت ژنتیکی" منتشر شد!
حمله مغول باعث زیان‌های مادی و معنوی بسیاری به ایران شد. "عطاملک جوینی" وزیر دربار مغول در کتاب تاریخ جهانگشا درباره حمله مغول مینویسد:
امشب به اولین زنانی در ایران که به مقام شاهی رسید خواهیم پرداخت
پوران دخت و خواهرش آذرمی دخت دختران خسروپرویز شاه مقتدر ساسانی (حکومت از ۵۹۰ تا ۶۲۸)
پس از دستگیری خسرو پرویز توسط پسرش شیرویه که خود قصه ای جدا دارد و بعدا به آن میپردازیم شیرویه به تخت نشست. اما نمیندانست با این کار انحطاط کامل اقتدار و عظمت ساسانیان را شروع میکند.
هفده یا هجده پسر خسرو که نامشان در روایت حمزه اصفهانی هست، به امر شیرویه اعدام شدند. سرانجام پنج روز بعد از دستگیری، خسرو پرویز در زندان به دست مهرهرمزد پسر مردانشاه، به قتل رسید.
وی پس از کشتن پدر، با نام قباد دوم بر تخت نشست و چند ماه سلطنت کرد. وی با رومیان صلح کرد. مرزهای دو کشور به حال قبل از جنگهای خسرو درآمد و اسیران دو جانب آزاد شدند و صلیب راستین به رومیان باز داده شد. شیرویه بعد از چند ماه، به بیماری طاعون درگذشت. و این شروعی بود بر ایجاد جنگ داخلی،فشار اقتصادی روی مردم،شیوع شدن طاعون و قحطی در امپراطوری ایران که باعث نابودی امپراطوری بزرگ ساسانیان شد. @HistoryIran_2583
کوروش بزرگ: “خستگی‌های مردم بابل را تسکین دادم و از بند رهایشان کردم” منشور کوروش بند ۲۶
منشور سناخریب پادشاه آشوری: “بزرگ و کوچک، هیچکدام (از مردم بابل) را باقی نگذاشتم. من میدان‌های شهر را با اجسادشان پوشاندم”
خلاصه متن یکی از کتیبه‌های آشوربانیپال، پادشاه آشوری: معابد ایلام را با خاک یکسان کردم... استخوان های مردگان را از قبرها بیروت کشیدم ! سپاهیان من بیشه‌های مقدس آنان را به آتش کشیدند! @HistoryIran_2583
✍️خط میخی حدود 6000سال توسط انسانها استفاده میشد، اما بیش از2000 سال بود كه به صورت یک معما باقی مانده بود. در سال1837هنرى راولينسون، پس از سالها زحمت روی کتیبه بیستون آن را رمزگشایی کرد!
حتما براتون این سوال پیش اومده که تاریخ ایران چرا انقدر دشمن داره؟! توجهتون رو به این جمله از میلان کوندرا جلب میکنم:
“نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”
شاه نگران این بود که اگر دولت‌های غربی از بیماری‌اش(سرطان خون) خبر پیدا کنند از آن علیه او بهره خواهند جست. در آن روزها، او درگیر رویارویی هر روز شدیدتری با غرب بر سر قیمت نفت بود. نگرانی‌اش از این قضیه در حدی بود که حتی گمان داشت که کشورهای غربی ممکن است ایران را تحت محاصره اقتصادی قرار دهند. لاجرم، از دولت وقت خواسته بود که برای مقابله و چاره اندیشی در این باب میزان موجودی مواد غذایی عمده چون گندم، شکر و چای در انبارهای ایران را فزونی بخشند. می گفت باید به فکر روزی بود که آمریکا و اروپا در تلافی تلاش شاه برای افزایش قیمت نفت برای فشار آوردن به ایران به نوعی محاصره اقتصادی متوسل شوند. شاه این نگرانی‌ها را با فریدون مهدوی که در آن زمان وزیر بازرگانی بود در میان گذاشت. مهدوی هم بر آن شد که هر چه سریعتر هر آن چه از این کالاهای اساسی مورد نیاز در بازارهای بین المللی سراغ کردنی بود، برای ایران ابتیاع کند سرعت این خریدها سبب شد که اتهام فساد و رشوه خواری در این معاملات رواج پیدا کرد.
وقتی که رضاشاه تازه به سلطنت رسیده بود، گروهی از آخوندهای قم برای اعتراض به دیدن رضا شاه رفتند که چرا مشروب فروشی ها را نمی بندد و چرا خوردن مشروب را ممنوع نمی کند؟!!
رضاشاه در مقابل اعتراض آخوند ها جواب داده بود: "آنان كه شراب نمی خورند، از آن می ترسند كه افكار پليد خود را هنگام مستی برملا سازند و گرنه راستگويان را چه باك از مستی؟؟
در مشگین شهر اردبیل ودر دامنه‌ی کوه سبلان، دره‌ای سحرآمیز وجود دارد به نام شیروان دره سی دره‌ای بزرگ با تندیس‌هایی به شکل پیکره‌های انسانی این مکان محل نبرد و کشته شدن شیخ حیدر صفوی در جنگ با شیروان شاه بوده. طول این دره حدود ۴۰ کیلومتراست.
کشف دست خط «محمدرضا شاه پهلوی» از عتیقه فروش معتاد
در روزهای اخیر ماموران کلانتری بهارستان از فعالیت غیرقانونی فردی در امر خریدوفروش عتیقه و اشیای آنتیک باخبر شدند. مخفیگاه این فرد مورد بررسی قرار گرفت که در جریان آن یک قرآن قدیمی که در ابتدای آن دستخطی منتسب به محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران نقش بسته بود، کشف و ضبط شد/
در زمان "نادرشاه" یکی از استانداران او به مردم خیلی ظلم میکرد و مالیات های فراوان از آن ها می گرفت. مردم به تنگ آمده و شکایت او را نزد نادر بردند. نادر پیغامی برای استاندار فرستاد ولی او همچنان به ظلم خود ادامه می داد. وقتی خبر به نادر رسید، چون دوست نداشت کسی از فرمانش سرپیچی کند، همه ی استانداران را به مرکز خواند. دستور داد استاندار ظالم را قطعه قطعه کنند و از او آشی تهیه کنند. بعد آش را در کاسه ریختند و به هر استاندار یک کاسه دادند و نادر به آنها گفت: "هر کس به مردم ظلم و تعدی کند، همین آش است و همین کاسه"!
