🔻فغان از پروژههای ویرایشی شهرداری مشهد!
🔹از بهترین ناشرانی که با ایشان همکاری کردهام،
انتشارات بوی شهر بهشت بوده است،
انتشارات سازمان فرهنگی شهرداری مشهد.
این تجربهام مربوط میشود به سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶.
بیش از ۴۰ پروژه را با این مجموعه پیش بردم.
کتابها بیشتر تجربهنگاری بود
و تاریخ شفاهی و معرفی محلات مشهد و... .
🔸اما باد سرد روزگار وزید
و تغییر شورای شهر،
این چشمۀ جوشان را خشکاند.
یادم نمیرود که مردم مشهد
تا سالها دنبال این ناشر بودند
که کتابهایشان را منتشر کند
و پاسخی نمیگرفتند.
🔹بعداز تغییرات مدیریتی که سالها طول کشید
و تصمیم بر اینکه این نشر رونق سابق را بازیابد،
موانع جدیدی بر سر راه این نشر قرار گرفت.
حدس میزنید چه؟ سه چیز:
۱. زمان بسیار طولانی پرداخت
که گاهی تا هشت ماه طول میکشید!
۲. لزوم پرداخت مالیات
بابت چندرغاز مبلغی
که قانوناً هم از مالیات معاف است!
۳. لزوم گرفتن مفاصاحساب از ادارۀ بیمه
که در بین کارهای اداری
میشود از بدترین شکنجهها دانستش!
و جالب اینکه این دو بند آخر
بیشتر از ۱۷درصد مبلغ قرارداد را هم میبلعد!
🔸برای آخرین پروژهای که با این نشر کار کردم،
مجبور شدم روزها وقت ارزشمندم را تلف کنم
و داخل ساختمان چندطبقۀ بیمه سرگردان بچرخم
تا بالاخره با پرداخت مبلغی
این کاغذپارۀ مفاصاحساب برایم صادر شود.
هرگز یادم نمیرود
از طبقۀ ۸ به ۳،
از ۳ به ۷،
از ۷ به ۶،
از ۶ به ۱،
از ۱ به ۷،
از ۷ به ۵
و...
بارها و بارها رفتم و آمدم
در صف آسانسور مدتها معطل شدم
توی آسانسور از ازدحام خفه شدم
بارها و بارها مدت زیادی خبردار
جلوی میز کارمندان بختبرگشته ایستادم
تا نوبتم شود
و آخرش که کار اداری تمام نشد
و مجبور بودم برای رسیدگی
به کارهای دفترمان به تهران بروم،
با چندین بار تماس تلفنی و بالاوپایین کردن
توانستم این پول بیمعنا را واریز کنم!
بیمعنا؟ بله، بیمعنا.
شاید شما معنایش را بدانید؛
اما من نمیفهمم
چرا وقتی خودم بیمۀ تأمین هستم،
باز باید حقبیمه بدهم؛
آن هم برای چیزی که به اقرار خود کارمندان بیمه،
«هیچ» خدمتی بهازایش به من نمیدهند!
تمام شد؟!
نه! وقتی رفتم بیمه
و کارگاه به نامم ایجاد کردند
و عذاب اداری تمام شد،
تازه اعلام کردند که:
«اِ... شما که بیمه داری!
نمیشود که هم کارگر باشی و هم کارگاه!
این دو تا با هم تعارض دارد
و خودکار یکیاش باطل میشود!»
حالا ... بیاور و باقالی بار کن!
خلاصه که گذشت
و خاطرهای تلخ برایم ساخت.
🔹همینجا بگویم که کارمندان این نشر
مثل باقی کارمندان و مدیران شهرداری مشهد،
همگی شریف و محترم و مردمدار هستند
و خدمت همهشان ارادت دارم
و با بسیاری هم سلاموعلیک دوستانه دارم.
سخن صرفاً سر پیمانکاری برای شهرداری است.
🔸تازگیها عزیزان دوباره تماس گرفتند
و با خجالت و شرمندگی گفتند: «کار میکنی؟»
از چندوچون کار پرسیدم.
آش همان بود و کاسه همان:
۱. تصفیهحساب با پنج ماه تأخیر؛
۲. لزوم پرداخت مالیات؛
۳. لزوم گرفتن مفاصاحساب از بیمه.
همکاران و همصنفیهای عزیز
و مخصوصاً دوستان مشهدی،
لطفاً جوانب اینطور سفارشها را بسنجید.
مدیران محترم شهرداری مشهد،
لطفاً این وضع را اصلاح کنید.
شب خوش!
💎خانهٔ ویراستار خانۀ خودتان است.
@heydarisani_ir