در بحر احساسات طغیان کرده جان دادم
جان و دلم را پای عشقش توأمان دادم
مرهم طلب کردم از او، تنها نمک آورد
وقتی به او زخم عمیقم را نشان دادم
خود کرده ام، جایی برای شِکوه دیگر نیست
آخر به دست خود به او تیر و کمان دادم
از بهر پنهان کردن یک عشق ممنوعه
باج فراوان گه نهان گاهی عیان دادم
با دست خود بر باد دادم روزگارم را
دل را چو بی پروا به آن نامهربان دادم
تقدیر من گویا به دستان خودم بوده
تقصیر از من بوده که، اینگونه جان دادم
#حامد_بیدل✍اجرا
🎙#حسن_تاری🆔@hes_manoto🆔@deklane_tanz