واقعا فرق ما با اونا چیه؟!
ما خیلی به خودمون مغروریم، اونا ...؟
ما دنیا رو خونه امن خودمون میدونیم، اونا ...؟
ما مواظبیم لباسامون ذره ای خاکی نشه، اونا ...؟
ما به گذشته پررنگ و خدماتمون مینازیم، اونا ...؟
ما به دنبال گسترش دنیای خویشیم، اونا ...؟
ما اصلا و لحظه ای به زیر خاک فکر نمی کنیم، اونا ...؟
ما خودمون رو تافته جدا بافته میدونیم، اوتا ...؟
ما خودمون رو انسانهای اصیل و بافرهنگ میدونیم، اونا ...؟
ما سیطره زندگی دنیاییمون رو هر روز گسترده تر میکنیم، اونا ...؟
ما خدا رو یادمون که میره دنیا رو مالکیم، اونا ...؟
ما غرق گذشته خویشیم و سرمستش، اونا ...؟
ما به خاطر سابقه جبهه و جانبازی محق همه چیز هستیم، اونا ...؟
ما سردار و دکتریم و مهندسی پس بهتر و بیشتر حق حیات داریم، اونا ...؟
ما خدا را بنده نیستیم، اونا ...؟
ما خود هستیم و دیگران هیچند، اونا ...؟
ما خدای خود هستیم و همه بندگانمان، اونا ...؟
ما به فکر بزرگ کردن خانه خویشیم، اونا ...؟
ما بنگاه معاملات ملکی هستیم، اونا ...؟
......
اگر خیلی شانس داشته باشیم
خانه ای تنگ و تاریک
بدون آب و گاز و برق
و تلفن همراه و وایبر و وات ساپ و اینستاگرام
در عمق سرد زمین
برایمان می کنند
سنگ لحد بر رویمان می نهند
و خروارها خاک بر همه آن چه بودیم و نبودیم
خواهند ریخت!
درست موقعی که با خیال راحت، شادمان به فکر برگشت به خانه امن خویشیم!
حالا کی برنده است
در دو روزه دنیا؟
ما یا اونا...؟
که هیچ گاه ندیدیمشان
و چه بسا آنها فقط یک بار ما رو خواهند دید
آن هم روز تشییع و تدفین!
آن هم اگر شود
یا نشود
ای دل که در این جهان بی خبری
روزانه و شبان در پی سیم و زری
سرمایه تو از این جهان یک کفن است
آن هم گمان نیست بری، یا نبری!
حمید داودآبادی
@hdavodabadi