Смотреть в Telegram
هزلیّات ،هجویّات ومطایبات
«حکایت» مردی مادیانی داشت. خواست به اسب خوبی بکشد. صاحب اسب یک تومان خواست، مرد داد، هنگام کشیدن ،اسب از کثرتِ شهوت، عوضی کون مادیان گذاشت. صاحب مادیان، اوقات تلخ با مادیان برگشت، یکی رسید پرسید: کجا بودی؟ گفت: یک تومان و یک کون مقروض بودم ادا کردم. ¹
_
___ 1_کتاب مستطاب حمدان ونمدان ،میرزا مهدی بدایع نگار لاهوتی ،نسخهٔ خطّی محفوظ درامریکا
💐
🍃
🍃
@hazliatvahajviat
Поделиться
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств
Запустить