💝مشاوره خانواده بهشتی 💝

#طرح
Канал
Логотип телеграм канала 💝مشاوره خانواده بهشتی 💝
@hamsardarryПродвигать
4,45 тыс.
подписчиков
14,8 тыс.
фото
1,25 тыс.
видео
9,94 тыс.
ссылок
✨﷽✨ ✍آشنایی با مسائل زناشویی در اسلام ویژه متاهلین و مجردین ✍️هدف ما آرامش و ثبات زن وشوهرها در زندگی مشترک و انتخاب شایسته مجردهاست😊 💑 @hamsardarry ✍نوبت مشاوره *تبلیغات @hamsardarry #کپی_مطالب ‼️
حیرت‌زده در میان مدعیان عدالت
و اقتصاد کاپیتالیستی
قسمت اول


❗️وقتی یک نامزد #سررشته‌ای از #اقتصاد نداشته باشد، همراه خود #دومشاور_اقتصادی به تلویزیون می آورد که

◀️یکی مدعی عدالت اجتماعی
◀️ و دیگری طرفدار سیاست های اقتصادی کاپیتالیستی است.!


بالاخره قرار است از کدام آنها تبعیت و تقلید کند؟
اصلا قرار است #اهل_تشخیص باشد
یا #متحیر و #تابع؟!

شاید بپرسید #هماهنگی در تیم #اقتصادی چقدر مهم است ؟

تیم دولت، برای حل چالش‌های بزرگ اقتصادی باید همدل و هماهنگ باشد.

🔴در غیر این صورت، دستگاه‌ها، #رفتار_جزیره‌ای خواهند داشت
و احیانا دچار
#تعارض و #تناقض می‌شوند.

👈به عنوان مثال روشن
دولت مدعی اصلاحات (
#خاتمی) چنان دچار #کج_کارکردی شد که
مردم در انتخابات سال 84 به همه نامزد‌های این طیف
(هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده)
«نه» قاطع گفتند.

🔴علت نارضایتی مردم
1-اولا انحراف گفتمانی دولت
2- و ثانیا آشفتگی ستاد اقتصادی
آن بود.

👌فقط چهار سال زمان برد تا #طرح_ساماندهی_اقتصادی روی کاغذ بیاید!

پس از آن هم درگیری در داخل دولت ادامه داشت.

♦️عملکرد ناهماهنگ دولت #خاتمی چنان بحران‌ساز شد که
بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت.
رسول منتجب‌نیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه 1380 گفت:

«مجموعه کابینه آقای #خاتمی با طرح ساماندهی #اقتصادی هماهنگ نبود.❗️

👈 این مدیران به #سیاست_تعدیل_اقتصادی معتقد بودند.

⚠️دستگاه‌های زیرمجموعه، موجب #نابسامانی_اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است».


https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
❤️🍃❤️

#ایده‌دلبری
💃💃💃💃
گاهی(نه همیشه) با زبان بچه گانه با همسرتون صحبت کنید و خودتونو براش لوس کنید...😍😊🙈


👈-مثلاً یه بار موقع خواب بشید بچش و بهش بگید:
میخوای منو بخوابونی با مامانم چه کال کنی؟!🤪👀🙈

👈یا یه وقتی که میرید مرکز خرید و ازیه چیزی پشت ویترین خوشتون میاد،اگرکسی دور و برتون نبود،👀سرتونو بچسبونید به ویترین و با یه نگاه مظلومانه بهش بگید:🙃

👈چرا این آقاهه انقد لباسای خوشگل گذاشته اینجا؟؟!😊😃
#طرح_نیاز


👈گاهی موقع ورودش قایم بشید و بذارید دنبالتون بگرده بعد که پیداتون کرد مثل بچه ها ذوق کنید و جیغ بزنید و بپرید بغلش!😍😁☺️🙈

👈مثال زیاد هست;دیگه خودتون خلاقیت داشته باشید ....😝
#بچه_گانه_صحبت_کردن
#عشوه

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_شصت_و_چهارم

-بله همه چیز خوبه.
-بنا براین میتونید از هفته دیکه کارتون رو شروع کنید، درسته؟ فکر میکنم #معلمی کار مناسبی برای شما باشه

-بله، خودم هم دوست دارم، البته قراره که در کنارش توی بافت تابلو فرشهای سفارشی هم کمک کنم.
-جدا؟خیلی خوبه. خاله سیما طراحی هم به شما دادند؟
-بله این طرح رو دادند
بعد هم طرح رو به محسن نشون داد، محسن سری تکون داد و گفت: برای شروع کار خوبه. بعد هم نگاهی به صفحه
کامپیوتر کرد و با دیدن طرح منظره غروب گفت: اما شما داشتید این یکی رو نگاه میکردید، درسته؟
-راستش از این خیلی خوشم اومده، اما ازونجایی که خاله سیما گفتند این طرح مال آدم خاصیه و نمیشه ریسک کرد،
قبول نکردند من بزنم.
محسن دستی به صورتش کشید و دوباره نگاهی به صفحه کامپیوتر کرد و گفت: فکر میکنید از پسش بر بیاید؟
-من کارهای زیادی کردم، درسته که برای کارگاه شما تا به حال کاری انجام ندادم، اما فکر نمیکنم اون قدر سخت
باشه که از پسش بر نیام.
-خیلی خوب، من با خاله سیما صحبت میکنم که این #طرح رو به #شما بدن

فاطمه با تعجب گفت: اما ایشون راضی نبودند، دلم نمی خواد اول کار برخلاف نظر ایشون کاری کنم.
-باشه، حالا ببینم اگه راضی نشد زیاد اصرار نمیکنم
در تمام مدت صحبت محسن حتی یک بار هم به صورت فاطمه نگاه نمیکرد، از دلش میترسید، نه اینکه دلش با
فاطمه باشه، از حسرتی که با دیدن فاطمه می خورد میترسید، #حسرت اینکه اگر بیشتر تلاش میکرد شاید به دستش
می آورد، اما حالا که دیگه کار از کار گذشته و یک محسن مونده و دیگه هیچی ...

سهیل خسته و اخمو به آدمهای رنگاوارنگی که از روی خط کشی عابر پیاده رد میشدند نگاه میکرد، با خودش گفت
چقدر پشت چراغ قرمز ایستادن بد و خسته کنندست، اما چاره ای نبود، توی دنیا قوانینی هست که باید رعایتشون
کرد، والا تو میشی آدم بده دنیا، وقتی هم که شدی آدم بده دنیا، به پیروی از قانون جذب، دنیاتم میشه دنیا بده.
دستمال کاغذی ای برداشت و عرق پیشونیشو پاک کرد.
-کی این چراغ سبز میشه.

ادامه دارد...


@hamsardarry 💕💕💕
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_شصت_و_سوم

#مودب روی صندلی نشسته بود و منتظر بود اون خانم که همه خاله سیما صداش میکردند حرفی بزنه، خاله سیما بعد
از وارسی #مدرک_قالیبافی فاطمه رو کرد به فاطمه و گفت:
-خب، به نظر میرسه همه چی درسته و شما می تونید برای دوره جدید کارگاه به عنوان #مربی اینجا فعالیت کنید.
-بله،البته من خودم #قالی_بافی رو هم دوست دارم و اگر ممکنه میخوام سفارش هم قبول کنم
-خوبه، اما اینجا که نمی تونید کار کنید، در واقع وقتی که اینجا میذارید باید برای حرفه آموزان باشه، شما می تونید
خونه کار کنید؟
-بله، ترجیح میدم توی خونه کار کنم، فکر میکنم اون طوری با آرامش بیشتری کار میکنم.
-اصول کار ما اینه که روی طرحهای سفارشی کار میکنیم، معمولا کارهای ساده رو به حرفه آموزان میدیم و کارهای
مشکل تر رو به #قالیبافان_حرفه_ای که با ما همکاری میکنند. اما شما چون اول کارتونه بهتر یک طرح ساده رو انتخاب
کنید، البته من به شما پیشنهاد میکنم این یکی رو بگیرید، چون طرح ساده ایه و شما برای اول کارتون راحت میتونید
از پسش بر بیاید.
فاطمه نگاهی به طرح انداخت، اصلا ازش خوشش نیومد، طرح یک گل خیلی ساده بدون هیچ جذابیتی، با خودش
گفت کی میتونه همچین تابلو فرشی سفارش بده!!! بعد نگاهی به #طرحهای دیگه ای که توی کامپیوتر بود انداخت و از
بین اونها یک منظره خیلی زیبا انتخاب کرد، طرح #آدمی که کنار #درختی ایستاده و داره به #غروب_خورشید نگاه
میکنه. رو به خاله سیما گفت: من می تونم این طرح رو انتخاب کنم؟
خاله سیما نگاهی به طرح انداخت و گفت: این #طرح مال #آدم_خاصیه، باید خوب و تمیز از آب در بیاد، شما که دارید
اولین کار رو به ما تحویل میدید، فکر نمیکنم مناسب باشه که اینو انتخاب کنید.
فاطمه نگاه حسرت باری به طرح انداخت و گفت: فکر میکنم از #پسش_بر_بیام، اما باز هم هر جوری که خودتون
میدونید.
خاله سیما همون طرح اولی رو به فاطمه پیشنهاد داد و بعد از توضیح جوانب کار و نحوه انتقال وسیله ها به خونه از
اونجا رفت.
فاطمه که پشت میز کامپیوتر نشسته بود و به همون #طرحی که خودش انتخاب کرده بود خیره شده بود، متوجه ورود
محسن به اتاق نشد، محسن که از نگاه محو فاطمه فهمیده بود متوجه نشده، سرفه ای کرد و گفت: وقت بخیر
فاطمه که تازه محسن رو دیده بود فورا از جاش بلند شد و گفت: وقت شما هم بخیر، ببخشید متوجه حضورتون
نشدم
-مهم نیست، بفرمایید بشینید، اومدم ببینم اوضاع رو به راهه؟ با خاله سیما آشنا شدید؟

ادامه دارد..‌.


@hamsardarry 💕💕💕
💝💝💝
💝💝
💝
💑 روابط همسران
خانم خونه

دکتر حبشی میگه:
❤️ #شکوه_مرد 👈در #تامین_کردنشه

یعنی چی؟
👇
یعنی وقتی چیزی رو میخوای
‼️نباید طوری عنوان کنی که انگار وظیفشه
باید #طرح_نیاز_خالص داشته باشی یعنی توی گفتنت حس باشه و فقط و فقط طرح نیاز باشه که
دو تا شرط داره

اول اینکه بدون هر اثر اضافی و حرف اضافی باشه
دوم اینکه با غلظت زیاد باشه.

🔹چه جوری؟
🔹مثلا میخوای مامانتو ببینی چه جوری عنوان میکنی؟
🔹بخوای درست بگی چه جوری میگی؟

انواع مختلف وجود داره که خانم ها میگن و فک میکنن درست بیان میکنن:

مثلا ;علی میای بریم خونه مادرم؟
از نظر👀 دید شوهر: یعنی چرا نمیای بریم خونه مادرم؟ ‼️

دوست داری بریم خونه مادرم؟
👀دید شوهر : چرا دوست نداری بیای؟ ‼️

بیا بریم خونه مادرم ...
👀دید شوهر : باید بیایو نظر تو هم اصلا مهم نیست) و ...‼️
که همه #غلط هستن

ولی درستش چیه؟
👇
❤️مثلا میگی عــــــــلی میدونی #چقدددددددر_دلم برای دیدن مادرم تنگ شده؟
❤️ یعنی داری به شکل #نیاز مطرح میکنی
اینجاست که مرد سراپا آمادست برای #تامین_دادن...❤️



@hamsardarry 💕💕💕