در
#کودکی به گوشم خواندند که مردم جهان دو گروه هستند:
« خوب ها و بدها!».
من هم مانند بیشتر کودکان سعی کردم تا صفات خوبم را نشان دهم و صفات بدم را بپوشانم. گاه از خودم میپرسیدم؛ چرا آنقدر بد هستم و چرا این همه خصوصیات زشت به من عطا شده است؟
آرزو داشتم هیچگونه کاستی نداشته باشم تا همه دوستم بدارند در نتیجه هنگامی که مسواک نمیزدم، زیاد شیرینی میخوردم و یا خواهرم را کتک میزدم،
#دروغ میگفتم! هنگامی که سه چهارساله شدم، دیگر حتی متوجه نبودم که دروغ میگویم، چون به خودم هم دروغ میگفتم
به من می گفتند:
« عصبانی نباش، خودخواه نباش، بدجنس نباش، زیاده خواه نباش!» به این ترتیب پیام «
#نباش» در اعماق وجودم نقش بست.
این ویژگی های «بد» به
#سایه من تبدیل شدند هرچه بزرگتر شدم، آنها را به لایههای پایینتر وجودم می راندم.
در کنار این به اصطلاح ویژگیهای بد، همه حالات مثبتی را که
#نقطه مقابل آنها بودند نیز در خود دفن می کنیم. برای نمونه، آن قدر وقت صرف پنهان نمودن زشتی خودمان می کنیم که به هیچ وجه نمی توانیم زیبایی هایمان را ببینیم و یا هیچ گاه نمی توانیم از
#بخشندگی خود احساس لذت کنیم چون آن را نقابی بر زیاده خواهی هایمان می دانیم.
در آغوش کشیدن ویژگی تان یا دوست داشتن و
#پذیرش دوباه آن ویژگی به این مفهوم است که اجازه میدهید آن ویژگی در کنار سایر خصوصیات شما حضور داشته باشد و آن را با ارزشتر، یا کم ارزش تر از سایر جنبههای خود نمی شمارید
#دبی_فورد#نیمه_تاریک_وجود@hami121 ☔️🕊#برمداردلتنگـــــے🕊💌💞