#شعرشب....
❣#درساعت_به_وقت_عاشقی🌠تا ماه شدی برکه شدم با تن تب دار
آییـنه شـدم محـوشدی تکه و تکرار
بــایــد بنـشیـــنم بـنـوازم بـنـوازی
شهــناز شـوی ناز شوم با نفـس تار
من پنجره را پلک زدم تا تو بــیایی
شاید که دری باز شود در دل دیوار
ای دورترین بغـض زمین مرز نفس گیر
نزدیکتر از من
به خودم وعدهی دیدار
غوغـای غریبیست میان مـن و این آه
ماهر دو شکستیم در این حادثه بسیار
باید بروم سـمت غـروبی که تو رفتــی
یک صبح
به تو خـتم نشد باز هم انگار
من روسری ام را
به پر باد سپردم
افتاد
به یادم گره بغض تو هر بار
محبوب من ای شعر غزل خیز دل انگیز
ای دوستترین دوستترین دوست ترین یار
🦋برمــ
🌾ــدارخـــ
🥀ــــرد
🦋@hami121 ❣