پدیده رسانه های پارتیزانی
در دوره ای که به دهکده جهانی
و عصر ارتباطات مشهور بوده
و رسانه به طرز شگفت انگیزی در عرصه های مختلف زندگی انسان نفوذ کرده
و مبنای هر تغییر
و تحولی مبتنی بر اهمیت افکار عمومی می باشد، رسانه به یک ابزار کلیدی
و مهم در سیاستگذاری های خرد
و کلان تبدیل شده است.
در صنعت پرتحول
و پیچیده رسانه که مبتنی بر علوم ارتباطات استوار است شاهد شکل گیری پدیده ای به نام رسانه های پارتیزانی می باشیم، کارکردی از رسانه که به صورت پارتیزانی
و عملیات روانی
و جنگ اداراکی عمل کرده
و طبق اصول کلاسیک پیش نمیروند، بلکه بر اساس غافلگیری
و معمولاً با کمین، شبیخون
و خرابکاری در شناخت
و ادراک اجتماعی عمل می کنند.
رسانه های پارتیزانی از تمامی ابزارهای اطلاع رسانی بهره می برند اما به دلیل ماهیت شکل گیری، کارکردی موقت
و شدیدا اغواگرانه دارند، با اینکه این رسانه ها کارکردی تخریبی دارند اما به شدت هوشمند، فرصت طلب
و خلاقانه رفتار می کنند تا در کوتاه مدت بیشترین تاثیر تخریبی را به جای گذارند.
رسانه های چریکی حوزه فعالیتی بدون محدودیت به ویژه محدودیت های اخلاق حرفه ای دارند که از همین جهت سعی می کنند با رفتار
و عملکرد غیرحرفه ای
و غیراخلاقی پیامی را به مخاطب انتقال دهد که از شدت شگفتی
و نوآوری
و تکرار پیام دلخواه همواره در بخش خودآگاه
و هوشیار ذهن ماندگار
و پایدار باقی بماند.
استفاده منفی
و سوگیرانه از الگوهای جامعه شناختی،روانشناسی اجتماعی
و حتی تفاوت های قومیتی
و مذهبی برای ایجاد هیجان کاذب
و مخرب از دیگر کارکردهای این نوع رسانه هاست که به شدت یک سویه
و منفعتی برای القای پیام تحریف شده
و وارونه به مخاطب تلاش می کنند.
نمونه بارز
و مشهود اینگونه رسانه های پارتیزانی که عمدتا تاریخ مصرف کوتاه
و مقطعی دارند شبکه تلویزیونی
#من_و_تو بود که توانست با استفاده از تمامی تکنیک های جنگ روانی
و عملیات پارتیزانی رسانه ای به اهداف خود در ایجاد
و بسط بی اعتمادی اجتماعی، گسست پیوندهای فرهنگی بین نسلی، تبلیغ افراطی آتئیسم، تلاش مفرط بر تنش های فردی
و اجتماعی ، تخریب بنیان های روانی با ترویج ناامیدی مطلق
و فضاسازی غیرواقعی از امیدهای واهی
و دست نیافتنی، سفید نمایی تروریست ها
و تجزیه طلب ها
و... ماموریت کوتاه
و چریکی خود را به سرانجام رسانده
و به کار خود پایان دهد.
البته این نوع رسانه ها نسخه داخلی هم دارند، رسانه هایی که اصالتشان بر تخریب جریان
و گروه رقیب به منظور کسب قدرت بوده
و با وارونه سازی دلواپسانه
و نشر کذب
و تهمت
و توهین سعی داشتند با هر ابزاری به فتح خاکریزها
و قدرت جویی اقدام کنند که البته به دلیل ماهیت تخریبی
و عدم وجود عنصر ایجابی
و سازنده درونشان حتی با وجود یکدست سازی قدرت، ناتوان از ارائه حداقل کارنامه موفق شده
و به سوی دیگر نسخه های ناامیدی
و سیاه نمایی در جامعه تبدیل شدند.