روز نوشتی جالب و قابل تأمل از
#امنیت در کشور
#داستان_واقعی✅ دوشنبه حد فاصل مترو شهرری تا حرم امام خمینی جوانی حدودا 30 ساله با سر و وضعی نسبتا عادی در قطار مترو سوار شد.
هندزفری در گوش، کیف بر روی دوش،لباس و شلوار لی به تن داشت.بعد از لحظاتی که قطار شروع به حرکت نمود
با این جمله افرادی که بیدار و یا خوابیده بودند را با لحنی جدی متوجه خود ساخت:
"مسافرین محترم در این کیف
#بمب هست و با دکمه هندزفری که بدان اشاره مینمود منفجر میگردد، هر کسی جانش را دوست دارد هرچه زودتر از قطار پیاده شود."
🔹حد فاصل ایستگاه شهرری تا باقرشهر که کمی طولانی هست دوبار سر تا ته قطار را رفت و آمد و این
#هشدار را داد.
😊 نکته جالب این بود که تقریبا 90 درصد مسافرین این تهدید را
#شوخی حساب میکردند و
#هیچ عکس العملی نداشتند. جز چند جوان که مثلا تیکه هایی به
#داعش مینداختند. معدود نفراتی که همان 10 درصد باشند در ایستگاه باقرشهر که احتمالا مقصدشان بود از قطار پیاده شدند ولی مابقی تا پایان ماندند.
مقایسه بین این اتفاق در کشورهای اروپایی و ایران نتایج جالبی را نشان میدهد. بحث امنیتی که در ایران هست.تا آنجا که با تهدید اینچنین جدی، مردم آن را شوخی و سرکاری قلمداد میکنند. ولی در کشورهای اروپایی با چنین تهدیدی...
آری
#امنیت فهمیدنی نیست؛ حسرت خوردنیه!
پ.ن: یادی کنیم از شهدای
#مدافع_حرم که بهای این آرامش و امنیت را از آنها داریم، شادی روح شان صلوات
☀️هابیلیان(پاسخی به کانال های ضد دین)
🇮🇷 @Habiliyan