دیدم به حکم خار، به گلها کتک زدند
مهر سکوت بر دهن قاصدک زدند
دیدم لگد به ساقه امید میزنند
شلاق شب به گُرده خورشید میزنند
این دو بیت از شعر بیداد رو اکثر اوقات تو بند با خودم زمزمه می کردم.
یک روز
#محسن_شکاری بهم گفت :
آقا من هرموقع آزاد بشم اولین کاری که می کنم این که این شعر رو تو اینستگرامم پست می کنم!
منم بهش قول دادم اگه پستش کنه براش استوری کنم
اما نشد
یعنی نذاشتن
نذاشتن که
محسن تو پیجش پستی بذاره
ولی ما که هنوز زنده ایم
ما که هنوز می تونیم پست بذاریم...