چو "ناکس" به ده" کدخدایی" کند
کشاورزباید "گدایی" کند ...
در این خاک زرخیز "ایران" زمین
نبودند جز"مردمی" پاک دین
همه"دینشان"مردی و"داد" بود
وز آن کشور" آزاد" و "آباد"بود
چو"مهر"و"وفا " بود خود کیششان
گنه بود "آزار" کس پیششان
همه بنده ی"ناب" یزدان پاک
همه دل پر از "مهر"این آب و خاک
پدر در پدر" آریایی" نژاد
زپشت"فریدون"نیکو نهاد
بزرگی به مردی و" فرهنگ" بود
گدایی دراین "بوم" و بر"ننگ"بود
کجا رفت آن "دانش" و هوش ما
که شد مهر"میهن" فراموش ما ؟
که انداخت"آتش" در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان ؟
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار ؟
"خرد" را فکندیم این سان ز کار
نبود این چنین"کشور" و دین ما
کجا رفت" آیین" دیرین ما ؟
به"یزدان" که این" کشور" آباد بود
همه جای " مردان" آزاد بود
در این کشور" آزادگی" ارز داشت
کشاورز ، خود خانه و"مرز" داشت
گرانمایه بود آنکس که بودی"دبیر"
گرامی بد"آنکس" که بودی دلیر
نه "دشمن" در این بوم و بر لانه داشت
نه "بیگانه" جایی در این خانه داشت
از آنروز" دشمن "بما چیره گشت
که ما را "روان"و "خرد" تیره گشت
از آنروز این "خانه" ویرانه شد
که "نان" آورش" مرد" بیگانه شد
چو"ناکس" به ده "کد خدایی" کند
کشاورز باید" گدایی" کند...!!
#شهیاران