امشب شده ام مست که مستانه بگریم
بگذار شبی گوشه ی میخانه بگریم
ز آن آمده ام مست در این میکده کامشب
بر قهقه ی ساغر و پیمانه بگریم
افسانه ی دل ، قصه ی پر رنج و ملالی است
بگذار بر این قصه و افسانه بگریم
امشب ز چه رو در وطن خویش غریبم
خواهم که در این شهر غریبانه بگریم
طفل دل من باز تو را می طلبد باز
بگذار بر این طفل ، یتیمانه بگریم
ای عقل تو بر عاشق دیوانه بخندی
من نیز به هر عاقل و فرزانه بگریم
آن طایر زیبای مرا بال ببستند
شب ها به پَر افشانی پروانه بگریم
شاعر :
#بیژن_ترقیاجرا :
#احمدپارساتنظیم :
#سپنتاکاری از گروه :
#سایه_های_سبز@GreenShadows6