#من_و_جمعه_ی_تماشاییامروز
من و جمعه چقدر بلاتکلیفیم.
از همان اول صبح که از خواب بیدار شدیم بی بهانه دنبال عاشقانه های جور واجور بودیم
شاید هم دنبال طوفانی بودیم تا غصه هایمان را یک جا با هم ببرد.
امروز
من و جمعهکنار پنجره می ایستیم
و پنجره های دیگر را به تماشا می نشینیم
و دلتنگ
پرنده ایی می شوبم که تنهایی را هزاران بار عاشقانه تجربه کرده است.
من و جمعه روبه روی ایینه می ایستیم
و حتی شده از فاصله
ی دور دور بازوهایمان را محکم به هم می فشاریم.
شاید تو با چشمانی نیمه باز حواست به ما باشد.
نکند تو هم مثل باد فریادهای کم رنگ را باور نداری.
منتظر می مانیم خورشید بیاید
و بیداری بیاورد
تو از ان سوی خنده هایم طلوع کنی.
عشق طعم تو را بگیرد.
امروز
منجمعهباران
اواز
رقص
عشق
چقدر امروز
من و جمعه تماشایی شدیم
#رویا_اسداللهی#جمعه_تون_مبارک