وقت بخیر
اسم من "عدالت" است
در روی زمین چشمی از خُدا و
دستی از خُدایم.
از هنگامی کە بە این میهن آمدەام،
کسی مرا نمیشناسد و کس مرا نمیبیند و
آنکە اسم ندارد منم.
اینجا من تنها هستم
هر شب مرا بە تختخواب خود میبندند و
پلاستری هم بر لبهایم میزنند.
این میهن بە حدی از من متنفر است
کە فرصت یابد مرا سر میبُرد.
من بە آسانی دزدیدە نمیشوم
اما اینجا اگر مواظب نباشم
میدزدنم،میرُبایندم و
ماسک مرا بە چهرە میزنند و
ترازویم را برمیدارند و
بیرون می روند و در داخل انبوە مردمان
بیشرم، بیشرم
میگویند ما نە تنها عدالت
بلکە خُدای جدیدِ این کشوریم!
این دست آن دست را حس نکرد،
انگشت دزدیدە شد
این پا به آن پا گُمان نبُرد،
راە را دزدیدند
این چشم بە آن چشم گُمان نبُرد،
نگاە را دزدیدند
این بال بە آن بال گُمان نبُرد،
پریدن را دزدیدند
بیشرم است...بیشرم
این حکایتِ حاکمیتِ سرزمین و
بوی دهن دروغهای این روزگار!
.
.
#شیرکو_بیکس