تفریق شدم از تو که جمعام کردی
از صفر به اعداد خودم برگشتمیک شاه به جنگ با تو راهی کردم
یک برده به افراد خودم برگشتم
یک عمر تو را خدا نشانم دادی
آنگونه که از تصورش میمردم
تو بندهی من نبودهای درک کنی
من چوب خداپرستیام را خوردماین بازی غیرمنطقی یعنی چه؟
تو دست مرا مگر ندیدی عشقم!
دلدل نکن آنقدر که دل حکم کند
تو آس دل مرا بریدی عشقمیک شعر نشان من بده شور شوم
یک راه نشان من بده دور شوم
ای نادر تقویم تمام عالم
یک تخت به من نشان بده کور شوم
تو آن طرفِ همان خیابانی و من
از این طرفش بناست از جان بروم
آن حبس برای من زلیخا بس بود
یوسف نشدم مدام زندان بروم
در مصر اگر قیمتِ من آن بوده
اینجا که منم منطقاش ارزانی نیست
تو خوب مرا خریدهای ، باور کن
این قیمت یک یوسف ایرانی نیست!
من مردِ تمام تن به تنها بودمیک شب تو برای من چه جنگی کردی
یک تخت نشان پادشاهت دادی
چه تاجگذاریِ قشنگی کردی
#روزبه_بمانی دکلمه:
#روزبه_بمانی