آمدم مرهمی باشم برای
زخم های سر به فلک کشیده ات
نه بستری براي رشد دردهایم
آمدم تا آیندهی هراسان تو را روشن کنم
نه طعمه ای باشم برای گذشته ی
بیمارت
آمدم تا کمبود های دلخراشت را
جبران کنم
نه مهربانی های بی دریغم را بر باد دهم
ولی
ولی تو آنقدر
مست شدی که یادت رفت
من چشمه نیستم
بلکه جرعه ی پاک و زلالم
که تو را سالم به مقصد می رساند
آمدم تا...
#ایلیانوروزی