ƒαянα∂❤кια
شعرهایی که وقت تنهایی به ذهنم تراوش
می کنند...
حرفهای دلم...
از رنجی که می برم...
رازهای نهفته در پنهان خانه ی دلم...
و هزار و یک حرف و حدیث نگفته...
و ترانه های دوست داشتنی...
@Gomshode_Dar_Khial
🔘ارتباط بامدیر
@Akharin_Jam_Tohi
صبح یعنی آغاز یک سبد شعر...ترانه...آواز صبح یعنی که بخندی با ناز مثل خورشید؛ در این پهنه ی آبیِ بلند بدرخشی با عشق بشَوی مظهرِ دلدادگی و راز و نیاز صبح یعنی... نفَسِ ساده ی پروانه شدن... در تکاپوی قشنگِ پرواز...
دست خودش نیست جمعه عطر نبودن دارد بسان دختری با موهای بافته، که در پشت پنجره قدیمی خانه چشم به راه مسافری نشسته است که بلیط برگشتش را گم کرده و یا فردی که فراموشی دارد و آدرس خانه را، جا گذاشته است هفته ها می آیند و میگذرند خاطراتت میمانند و هجوم می آورند که تنهایی را بیشتر کنند جمعه مثل خیال توست عطرش در خانه میماند و قصدش دوباره رفتن است