استدلالی که
#جلال_آل_احمد برای تشخیص گونهی ادبی بوف کور بیان میکند شگفتانگیز است. میگوید بوف کور چون «
#محاکات» و «مکالمهای با درون» است، داستان یا رمان نیست. او «
محاکات» را به معنای واژگانی آن (حکایت و گفتوگو کردن) به کار میبرد و نه به مفهوم اصطلاحی آن یعنی Mimesis. مشکل اصلی، چگونگی این کاربرد نیست، نتیجهای است که او از توضیح خویش به دست میدهد. بوف کور یک گفتوگو و «تکگویی درونی» است. این درست! اما روشن نیست چرا در نگاه او بوف کور به سبب این ویژگی روایی (به بیان آلاحمد، «
محاکات» و «مکالمهای با درون») نمیتواند
#داستان یا
#رمان به شمار آید؟ گفتار یا تکگویی درونی، نهتنها از آغاز قرن بیستم در بسیاری از آثار داستانی به کار رفته، بل یکی از مهمترین شیوههای روایت و دستآوردهای
#ادبیات_روایی در این صد سال است.
#بوطیقای_بوف_کور | روایتشناسی روانگسیختگی در تکنیک
#بوف_کور |
#محمود_نیکبخت | مجموعهی
#چشم_اندازهای_انتقادی_معاصر@gomanpub―
https://goo.gl/UxVeFc