Смотреть в Telegram
بسمه‎تعالی نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟ تا همه صومعه‎داران... طرح مسئله: وقتی گفته می‎شود یک متن را انتقادی باید خواند و یا گفته می‎شود روحیه نقادانه یا نگاه انتقادی مختص فلسفی‎اندیشان است و کلماتی از این قبیل، دقیقاً معنای انتقاد چیست؟ نقد در لغت جدا کردن سره کردن، جداکردن کاه از غله، و ... بر سر خرمن بوقت انتقاد نی که فلاحان همی جویند باد. مولوی ( مثنوی ) بعضی‎ها نقد و نقادی را ممکن نمی‎دانند به این علت که بین فلسفه‎ها، فاصله‎های زیاد و ژرفی وجود دارد و چون از مبنا و گاهاً حتی از نظر روش هم کاملاً از هم متفاوت هستند پس امکان دیالوگ و همصحبتی و درنهایت همدلی و در بیشتر موارد تفاهمی ممکن نیست، پس نگاه انتقادی داشتن هم در چنین مواردی ممکن نیست. چون تعریفی واحد از تفلسف و تفکر وجود ندارد.!! عده‎ای دیگر، کلاً فهم را نوعی تفسیر و هر نوع خوانش از متن را صرفاً تفسیر شخصی می‎دانند و به نوعی راهی به رسیدن فهم متن واقعی نمی‎بینند. به عبارتی هر خوانشی از متن فلسفی لاجرم باید در نظامی از مفاهیم و معناها ریخته شود تا فهمیده شود به عبارتی فهم اتفاق افتد یعنی شخص باید متن را در قالب مفاهیم ذهن و ساختار فیلسوفی خاص بریزد و یا گلچینی از معناها را داشته باشد و در واقع چون فیلسوف نیست و نظامی خودساخته برای فهم ندارد به نحو التقاطی گزینش می‎کند و متن را در نظامی گزینشی میفهمد. در هر صورت ورود شخص به متون مختلف فلسفی و نقادی خواندن آنها در این صورت هم ممکن نیست، چون شخص چیزی را خواهد فهمید و نقادی خواهد کرد که در آن ساختار و زمینه دارای آموزش و تعلیم خاصی بوده باشد. و در این راستا نقد و نقادی صرفاً پیراستن درون ساختار از گزاره‎های غیرمنسجم و متناقض با ساختار است. در این صورت نقادی و انتقادی خواندن متون در ساختارها و فهم‎هایی که از مبنا متفاوت هستند غیرممکن به نظر نمی‎رسد؟ وآیا همدلانه خواندن متن بی مورد نیست؟ شاید بعضی‎ها، برای نجات نقد و روحیه اخلاقی نقادانه، معتقد باشند که همه گفتگوها و فلسفه‎ها قدر مشترکی با هم دارند و چون همه فیلسوفان انسان هستند لاجرم باید مشترکاتی برای شروع یک دیالوگ داشته باشند حتی اگر مخالف صددرصد هم باشند! آیا واقعا چنین دیالوگی ممکن است؟ آیا دیالوگ ارسطو با سوفسطاییان ممکن است؟ و آیا دیالوگ اشخاصی مثل آیر با هایدیگر ممکن است؟ اگر بله چگونه؟ آیا میتوان فلسفه‎ای پیدا کرد که قدر مشترک هر انسانی باشد؟ ضمناً اگر به ساحات مختلف انسانی مثل ساحت روانشناختی و فلسفی انسان توجه شود و دقت بیشتر در تفکیک این ساحتها صورت بگیرد مسئله بغرنجتر به نظر می‎رسد. و از جهتی عده‎ای هم سعی کنند برای حفظ آبروی تفکر انتقادی، معنای آن راتغییر دهند تا مشکلات گفته شده پیش نیاید مثل این مطلب که تفکری و فلسفه‎ای واقعاً نقادانه و سنجشگرانه است وقتی که شخص شرایط حصول معرفت را متوجه شده و به آن توجه کرده باشد. که این روند به مرور باعث تغییر مفهوم نقادی و همچنین تغییر نگرش فلسفی میشود به این صورت که کار فلسفه صرفاً وصف چیزی است که به نظر میرسد که هست و نبایست دنبال کلیت و ضرورت بود. و نبایست‎های بیشتری که مانع حرکت و آسودگی روان ماست. نظر شما چیست؟ #ع‎م‎قبادلو ۱۴۰۲/۳/۱ https://t.center/gobadlu ادرس کانال در جستجوی حقیقت ادرس گروه مرتبط با کانال : https://t.center/+uvZnsXzrqXZjOWI0 ارتباط با ادمین : @gobadlu1
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств