Смотреть в Telegram
صد دوا بادا دوای درد بی درمان ما دُرد دردش نوش کن گر می بری فرمان ما خون دل در جام دیده عاشقانه ریختیم بر امید آنکه بنشیند دمی بر خوان ما خانه خالی کرده ایم و خوش نشسته بر درش غیر او را نیست باری در سرا بستان ما در حیات جاودانی یافته از عشق او همدم زنده دلان شو تا بیابی جان ما در میان ما و او غیری نمی آید به کار ما از آن دلبریم و دلبر ما ز آن ما دُرد درد او دوای درد ما باشد مدام عشق او گنجیست در کنج دل ویران ما آشنای نعمت اللهیم و غرق بحر او ذوق اگر داری درآ در بحر بی پایان ما #شاه_نعمت_الله_ولی - غزلیات - غزل شمارهٔ ۳۵ @ghaz2020
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств