اشعار قاسم نعمتی

#لیله_الرغائب
Канал
Логотип телеграм канала اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irПродвигать
6,84 тыс.
подписчиков
475
фото
229
видео
193
ссылки
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#زمزمه_مناجات_با_خدا
#لیله_الرغائب


حسین جان....

الهی ....
منم من . گنه کار. تویی تو . خطاپوش
رسیدم . گرفتارِ. بگیرم. در آغوش

الهی...
ندیده. گرفتی. همیشه گناهم
به دسته. کریمت. به گریه. نگاهم

الهی...
گناهِ زیادم ضرر زد به سالم
شبیهِ شهیدان به فکر وصالم

الهی ....
به تیرِ محبت دلم را هدف کن
مرا تو فدای امیرِ نجف کن

علی جان ...
تورا جان ِ زهرا تورا جانِ حیدر
بحق ِ حسینت مرانم ازاین در

حسین جان ...
سلام ای کسی که عزیز ِ خدایی
تو آقایِ عالم شهِ کربلایی

حسین جان ...
شب جمعه مادر به قدی خمیده
ببوسد به گریه گلوی بریده

بنی ...
ازاین غم چه خاکی روی سر بریزم
شهید ِ غریبم سرت کو ؟ عزیزم

حسین جان...
به پیش نگاهم به هم خورده مویت
شد آخر بریده بریده گلویت

حسین جان ...
حرم بی اباالفضل ندارد پناهی
ببین مانده زینب میان ِ سپاهی

علمدار...
چه بد با عمودی سرت را شکستند
سرت را به زحمت روی نیزه بستند

علمدار...
زنی با حیاشد اسیر و گرفتار
کشیده مسیر عقیله به بازار
علمدار...



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#مناجات_با_خدا
#ماه_رجب
#لیله_الرغائب


📌مخصوص
لیله الرغائب و سحرهای ماه رجب و اعتکاف انشاالله


بر کامِ من طعمِ رطب رسیده
ماهِ خدا ماهِ رجب رسید

زيباترين ماه خداست اين ماه
هر ناله اي مشگل گشاست اين ماه

اصلاً خدا باشد پِيِ بهانه
تا بنده را راهش دهد به خانه

اين ماه اذن ِ بندگي بگيريم
از يار ، درسِ زندگي بگيريم

جا دارد از دل عقده وا نماييم
تا سفره هاي درد دل گشاييم

آمد به گوشم نغمه منادی
در خانه ات مارا تو راه دادی

يك عمر پوشاندي تو عيب هايم
تا يك سحر در كوي تو بيايم

يك جمله گويم شرح حالِ يك سال
از عيد فطر پيش تا همين حال

با درد هجران ساختم الهی
دارو ندارم باختم الهی

شيطان به قلب غافلم كمين زد
هر جا كه شد بار مرا زمين زد

اين بنده روز خوش نديده بی تو
كارش به رسوايي كشيده بی تو

اما بدان دل خانه ی خدا بود
شبهای جمعه با تو آشنا بود

گر بنگری مهمان اين حريمم
ممنون لطف سيد الكريمم

پير مناجاتي گرفت دستم
پای مناجات علي نشستم

گر بر وصال تو تو كشيده مِيْلَم
ممنون لطف ِصاحب كميلم

با نور حق اين سينه منجلی شد
دل مست نام مرتضي علی شد

شاه نجف برده ز دل قرارم
آوارة ايوانْ طلايِ يارم

يار ببين آشفته حالی ام را
بنما نظر دستان خالی ام را

اما غمي ديرينه دارم ای دوست
داغ حرم بر سينه دارم ای دوست

ترسم كه بر خاك سيه نشينم
کرببلا را من دگر نبينم

من عبدم و آقاي من حسين است
عشق دل شيداي من حسين است

شبهاي جمعه مادری حزينه
ناله زند با زخمهای سينه

برخيز از جا يارِ سربريده
پهلو شكسته مادرت رسيده

از عرش تا گودال گریه کردم
رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم

دیدم در آن گرد و غبار،مادر
آمد کنارت نیزه دار ،مادر

با خنده بالای سر تو آمد
تا آب گفتی نیزه بر گلو زد

ای" نحر" گشته حق بده عزیزم
خاک ِ بیابان بر سرم بریزم
با نيزه سويت تاختند عزيزم
حق تو را نشناختند عزيزم

ای تشنه لب آبت چرا ندادند
بر روی لبهای تو پا نهادند

نام علي را تا كه برده ای تو
از هر طرف يك ضربه خورده ای تو

غصه نخور این ارثِ ماست مادر
بر سینه تو جای ِ پاست مادر

روضه بخوانم تا سحر...بُنی
بوسیدنت شد درد سر بنی

می آید از رگهای ِ نا مرتب
سوزِ عطشهای لبانِ زینب


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir