اشعار قاسم نعمتی

#غدیر
Канал
Логотип телеграм канала اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irПродвигать
6,84 тыс.
подписчиков
475
фото
229
видео
193
ссылки
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
Forwarded from اشعار قاسم نعمتی (mmm)
#غدیر
#عید_غدیر

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

روز عید است و همه دیدن سادات روند
ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی

روز عید
غدیر خم یعنی
عهد بستن با امام زمان خویش
خوشبحال آنان که با یقین کامل امروز دست در دست حجت بن الحسن ارواحنا فداه می گویند :

اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً

لااقل امروز دقایقی شده با امام زمان خویش خلوت کنیم..

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عید سعید غدیرخم بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
ارادتمند شما
قاسم نعمتی

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#غدیر
#عید_غدیر

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

روز عید است و همه دیدن سادات روند
ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی

روز عید
غدیر خم یعنی
عهد بستن با امام زمان خویش
خوشبحال آنان که با یقین کامل امروز دست در دست حجت بن الحسن ارواحنا فداه می گویند :

اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً

لااقل امروز دقایقی شده با امام زمان خویش خلوت کنیم..

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عید سعید غدیرخم بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
ارادتمند شما
قاسم نعمتی

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#غدیر
#عید_غدیر


🔻مربع ترکیب غدیر خم

شکر خدا که شامل ِ این دست گیری ام
از بند غم رها شده ام با اسیری ام
این است شور کودکی و عشق پیری ام
بر سینه ام نوشته شده من غدیری ام

مارا خدا اسیر نجف آفریده است
قربانی امیر نجف آفریده است

دست خداست؛ دست علی ؛فوق دست ها
آقای ماست مرشد یکتا پرست ها
حیرانی است در طلبش این نشست ها
انگور چیده اند ازاین شاخه مست ها

بوسیدن ضریح علی مستی آور است
با کعبه شأن ِ مدفنِ حیدر برابر است

گفتیم یا علی و دعا مستجاب شد
غوره به جذبه ای ز نگاهش شراب شد
هرکس مقابل قدم او تراب شد
عزت گرفت ، جلوه نمود آفتاب شد

بر وصله های کفش علی بوسه واجب است
باید چو خاک بر کف نعلین او نشست

مرد خدا نموده علی، جبرئیل را
بیرون کشید از دل آتش خلیل را
او کرده مهر فاطمه اش سلسبیل را
پس می زند ز سفرهٔ مردم عقیل را

او‌نوح را ز ورطه طوفان نجات داد
او دست خضر کاسهٔ آب حیات داد

ایوب را عنایت حیدر صبور کرد
موسی ز نیل با مدد او‌عبور کرد
سجده اگر کلیم به انوار طور کرد
گفتند مرتضی علی آنجا ظهور کرد

تأثیر ذکر یونسیه در سکوت اوست
زیباترین عبادت عالم قنوت اوست

خورشید و ماه دانهٔ تسبیح حیدر است
هرکس محب اوست ضمیرش مطهر است
فضه اگر بزرگ کنیزان مادر است
پس کار نوکران همگی دست قنبر است

در پینه های دست علی سِرّ اعظم است
تفریح دستهای علی خلق آدم است

فتاح جنگ حضرت مرهب شکار علی
کوه وقار ، راکبِ دلدل سوار علی
جنگ احد میانه آن گیرودار علی
هدیه برایش آمده یک ذوالفقار علی

این جمله هست در همه تاریخ مستند
یک ضربه بیشتر به کسی مرتضی نزد

مثل عقیق سرخ فرود آمد از اُحد
هرگز کسی حریف علی تن به تن نشد
باب گریز روضه شود باز خود به خود
ماندم چگونه بازوی این مرد بسته شد

این غصه می کُشد بخدا اهل درد را
بستند پیش چشم زنی دست مرد را

حیدر زمین که خورد مغیره دلیر شد
وقت تقاص عزت روز
غدیر شد
در پنجه های میخ ، لباسی اسیر شد
از آن به بعد شیر خدا سر به زیر شد

این لحظه گشت تلخ ترین روز مرتضی
افتاده بود فاطمه اش زیر دست و پا

این ارثیه رسید به گودال قتلگاه
زینب به سر زنان وسط اینهمه سپاه
با چادر لگد شده تنها و بی پناه
می کرد سر بریدن آقای خود نگاه

او‌پای بوسه ای زگلو تازیانه خورد
تادست زیر آن بدن پاره پاره برد

فریاد زد حسین چرا نا مرتبی
شک دارم ای عزیز ، تو سالار زینبی؟!
از چه هلال هلال چنان ماه ، در شبی
شخم ت زدند با کف هر نعل مرکبی

رنگ تنت عوض شده در زیر آفتاب
همرنگ پیکر تو شده صورت رباب



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#امیرالمومنین علیه السلام
#غدیر

🔺۱۸ بیت تقدیم به مولی الموالی علی علیه السلام


خورشید ؛ خانه اش چه حساب و‌کتابی است
شب‌های صحن شاه نجف آفتابی است

انگورهای باغ علی فرق می کنند
عمری لبِ ضریح چشیده شرابی است

سِرِّ ابوترابی او خلق آدم است
بیهوده نیست دامن و‌دستش ترابی است

فرموده وقت مرگ نشان می دهد رخش
با هر نفس ندیدن آقا عذابی است

وقتی قسیم جنت و نار است مرتضی
بالاتر از رضایت او چه ثوابی است

حاکم اگر به روز جزا مرتضی علی‌ست
دیگر برای شیعه چه روز حسابی است

فرموده اند نام علی لحظهٔ دعا
در نزد عرشیان قسم مستجابی است

تشخیص بین رب و علی سخت می شود
وقتی به زیر ابروی حیدر نقابی است

معراج با صدای علی حرف زد خدا
این اوج عشق بازی ختمی مآبی است

با این همه شواهد روز
غدیر خم
پای امامتش چه سوال و جوابی است

ما قائلیم امر امامت پس از نبی
از جانب خدای احد انتصابی است

لعنت به روزگار که بین علی و غیر
یک روز انتصاب ولی انتخابی است

تا فاطمه کنار علی می کشد نفس
تا عرش آسمان حرمخانه آبی است

تا سالم است دست قنوت حبیبه اش
شب تا سپیده خانهٔ او ماهتابی است

لعنت به روزگار چه کردند باعلی
دیدند دور بازوی آقا طنابی است

زهرا زمین که خورد، علی گریه کرد و گفت :
از این به بعد موسم خانه خرابی است

تسکینِ داغِ صورت نیلی فاطمه
محراب ِکو‌فه ، صورتِ از خون خضابی است

پایان ِ کوچه ای که در آن دست، بسته شد
طشتِ طلا و زینب و بزم شرابی است



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#غدیر
#عید_غدیر

دیدم غدیری را که مولا سرفراز است
من کنت مولا پرچمش در احتزاز است

زهرا بنازد بر امیرالمومنینش
او مست دیدار و علی هم غرق ناز است

برهردعایی پاسخ لبیک آید
باب اجابت بر دعای خیر باز است

اکمال دین حق به نام مرتضی شد
گویا که مُهر یا علی پای جواز است

احمد زند آوا : الا یا اهل العالم
این حیدر است و میر و آقای حجاز است

بهر قبول زحمت راه رسالت
لبیک آغازولایت را نیاز است

حب علی را هرکه دارد در دل خویش
در بارگاه قرب صاحب امتیاز است


اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر
سلطان امیر المومنین حق است حیدر


حقت سلامت میرساند یامحمد
خیل ملک تمحید خواند یا محمد

دست علی را گر نگیری روی دستت
راه تو نیمه کاره ماند یا محمد

ابلاغ وحدانیت حق است حیدر
او بار بر منزل رساند یا محمد

هرکس که بر پیشانیش نام علی خورد
حق را شفیع خود بداند یا محمد

هر شیعه اش را تاکنار حوض کوثر
آرَد سر سفره نشاند یا محمد

گو منکرش را وای بر حالش خدا هم
از رحمتش اورا براند یا محمد


اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر
سلطان امیر المومنین حق است حیدر


تاپای جان پابند مولای غدیرم
لبیک گو بر میر و آقای غدیرم

با لطف او دریای طوفانی عشقم
از بیکرانها تا به پهنای غدیرم

گر مسلم دین رسول الله هستم
از شیعیان با حکم و امضای غدیرم

از وال من والاه حبش روزیم شد
مجنون صهبای تولای غدیرم

با این وضوح محض در بیعت گرفتن
عمریست در فکر معمای غدیرم

دلمرده بودم با صد و ده بار یاهو
سرزنده از هوی مسیحای غدیرم


اوکیست بیرق دار حق تا روز محشر
سلطان امیرالمومنین حق است حیدر


شد خلق دنیا با صدو ده بار حیدر
بالاتر از بالا صدو ده بار حیدر

در کارزار و جلوه کشف الکروبی
ذکر لب طاها صدو ده بار حیدر

باشد گواهم تربت خونین حمزه
تسبیحة الزهرا صد و ده بار حیدر

ثارالهی تثبیت در کرببلا شد
تکبیر عاشورا صدو ده بار حیدر

تهلیل حجاج حسینی از لبانِ
شهزاده لیلا صدو ده بار حیدر

برروی سربند ابوفاضل نوشته
حق یار سقا با صدو ده بار حیدر


اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر
سلطان امیرالمومنین حق است حیدر


روزی نیاید دلبر ما غم ببیند
یک لحظه ای در زندگی ماتم ببیند

سر تاکمر با چاه درد دل نماید
خودرا زبسکه بیکس و همدم ببیند

یا استخوانی در گلویش باشد عمری
یا خار در چشمان پر شبنم ببیند

خاکم بسر بادست بسته بین کوچه
یک چادر خاکی در این عالم ببیند

یارب زبانم لال آن روزی نیاید
ناموس خود را بین نامحرم ببیند

گفت آن یهودی بایقینی غرق ایمان
آن قدرت اله را چودر ماتم ببیند

اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر
سلطان امیرالمومنین حق است حیدر



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#غدیر
#عید_غدیر


🌺 دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف

ضمن عرض تبریک به مناسبت عیدالله اکبر عید امامت و ولایت «عیدسعیدغدیرخم»
این ایام همه دلتنگ زیارت آقا و مولا امیرالمومنین علی علیه السلام هستند این یک دقیقه شاید دلهای شکسته را راهی نجف اشرف کند



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir

https://www.instagram.com/p/CDjQ9dwADo3/?igshid=1idch54j8rnw1
#غدیر
#عید_غدیر


🌺اعمال روز عید غدیر خم🌸

1️⃣ غسل کردن

2️⃣ روزه گرفتن

3️⃣ زیارت حضرت علی علیه‌السلام

4️⃣ دو رکعت نماز خوانده شود و پس از آن به سجده رفته و صد مرتبه شکر خدا گفته شود، سپس سر از سجده برداشته و دعای زیر خوانده شود: " اللهم انی اسئلک بانّ لک الحمد وحدَکَ لا شریک لک " و در انتهای دعا، سر به سجده نهاده و صد مرتبه الحمدلله و صدمرتبه شکراًلله گفته می‌شود. گفته شده، هر کس این عمل را انجام دهد ثواب کسی را دارد که در روز عید
غدیر نزد پیامبر اکرم(ص) حاضر شده و با آن حضرت بیعت کرده باشد.

5️⃣ دو رکعت نماز پیش از ظهر، که در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید و آیه الکرسی و سوره قدر را ده مرتبه بخواند.

6️⃣ خواندن دعای ندبه

7️⃣ خواندن دعای " اللهم انی اسئلک بحق محمد نبیک و علی ولیک..."

8️⃣ گفتن این ذکر هنگام برخورد با یکدیگر: " اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةِ عَلَیهِمُ السَّلامُ"

9️⃣ گفتن یکصد مرتبه ذکر " اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذی جَعَلَ کَمالَ دینِهِ وَ تَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلایةِ اَمیرِ الْمُؤ مِنینَ عَلی بْنِ اَبی طالِبٍ
علیه‌السلام"

ستایش خاص خدایی است که قرار داد کمال دین و تمام شدن نعمتش را به ولایت امیرمؤ منان علی بن ابیطالب علیه‌السلام

🔟 عقد اخوت



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#غدیر
#عید_غدیر

آفتاب ظهر روزهجدهم
ديد ساقی ايستاده پای خم

باخدايش عشق بازی می كند
صحبت از افشای رازی می كند

كيست اين ساقی رسول خاتم است
صاحب تفسيراسم اعظم است

دور تا دور سرش خيل ملك
در طواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگری است
بحث اتمام ره پيغمبری است

وقت تكميل رسالت آمده
گاه تنزيل ولايت آمده

تا لب پيك الهی باز شد
شرح صدر مصطفی آغاز شد

در كناربركه بار انداختند
منبر بالا بلندی ساختند

با جلال و عزت پيغمبری
باشكوه و اقتدار ديگری

رفت تاپايان رساندراه را
سازد آگه بنده ی گمراه را

بر جهاز اشتران قد راست كرد
خطبه اش را اين چنين آغازكرد

ايها الناس ای مسلمانان خموش
وحی منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید
روی برحق پشت بر باطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل
صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم
تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم
راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روی دستان من است
نفس قدسی من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين
شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين
دست پنهان خدا در آستين

مظهر عين اليقين حق اليقين
بهترين مخلوق رب العالمين

اين علی فاروق حق و باطل است
هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علی بر شانه هايم پا گذاشت
ذره ای ترديد در قلبش نداشت

بر فراز شانه هايم تا نشست
همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود
مقتدای انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علی است
محرم صاحب حرم تنها علی است

هم بود يار و انيس فرشيم
هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلی نفس رسول ا... كيست
صورت انسانی ا... كيست

ما دوتا يك روح در دو پيكريم
شاهكار دست حی داوريم

ما دوتا منشق ز نور مطلقیم
دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مرد مسلمان است علی
اولين قاری قرآن است علی

حال تكليفم ادا بايد شود
صحبت از سر خدا بايد شود

هركه را من مقتدا و رهبرم
او شهادت می دهم پيغمبرم

هركه را مولای بی همتا نبی است
بعداز اين مولای او تنها عليست

شد ولی اولين و آخرين
حضرت حيدر امير المؤمنين

آی مردم نيت قربت كنيد
با وصی مصطفی بيعت كنيد

آی مردم گفته ی رب كريم
بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايد كافراست
منكر او منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روی خویش
آتش قهرخدا دارد به پيش

ای خدا با دوستانش دوست باش
ياور هركس كه يار اوست باش

ای خدا دار و ندار من عليست
يار صاحب اقتدار من عليست

آنچه بايد مصطفی می گفت گفت
بر همه خلق خدا می گفت گفت

جملگی دست دعا برداشتند
ليك درسر فتنه های داشتند

از سر شانه عبا انداختند
اهل كينه رنگ خود را باختند

روی لب گفتند بخیِ ياعلی
زير لب گفتند حرفی باعلی

حال بر دست پيغمبرشاد باش
بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد
نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدر و احد ابراز شد
فتنه ای با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود
روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند
شاخه های گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند
درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود
خالق هستی هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد
امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهرای اطهر می رسيد
خويش را دنبال حيدر می كشيد

بوسگاه مصطفی آتش گرفت
فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادرشی كه برتر از سجاده بود
زير پای اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند
مرتضی می گفت زهرا می زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد
زير چادر ماجرا را جمع كرد



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
یاصاحب الزمان عج

روز عید است همه دیدن سادات روند
ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی

#قاسم_نعمتی
#غدیر
#یادآقاباشیم
@karimegharib
📹 کلیپ هایِ عید بزرگ #غدیر_خم و دهه ولایت هم اکنون در :
http://instagram.com/babolharam.ir
________________
🔸بابُ الْحَرَم را در اینستاگرام دنبال «follow» و به دوستان معرفی کنید.
http://instagram.com/babolharam.ir
السلام علیک یا مولاناالاعظم امیرالمومنین علیه السلام

درچنته دل هرچه میشد عشق،روکرد

ظرف دل مارا بلورین چون سبو کرد

این لطف معشوقانه آقای مابود

باعاشقی ناچیز میل گفتگو کرد

باغمزه ای رسوای عالم کردمارا

امابه کوی عشق صاحب آبرو کرد

تاآمدم برخویش دیدم دل ندارم

در بیدلی تصویری از آن روز روکرد

دیدم تنزل یافته عرش الهی

در برکه ای که یار ما در آن وضو کرد

پیغام حق این است ، محبوب خداشد

هرکس که قلبش را حریم حب او کرد



اوکیست ؟ بیرق دار حق تا روز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



دیدم غدیری را که مولا سرفراز است

من کنت مولا پرچمش در احتزاز است

زهرا بنازد بر امیرالمومنینش

او مست دیدار و علی هم غرق ناز است

برهردعایی پاسخ لبیک آید

باب اجابت بر دعای خیر باز است

اکمال دین حق به نام مرتضی شد

گویا که مُهر یا علی پای جواز است

احمد زند آوا : الا یا اهل العالم

این حیدر است و میر و آقای حجاز است

بهر قبول زحمت راه رسالت

لبیک آغازولایت را نیاز است

حب علی را هرکه دارد در دل خویش

در بارگاه قرب صاحب امتیاز است



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



حقت سلامت میرساند یامحمد

خیل ملک تمحید خواند یا محمد

دست علی را گر نگیری روی دستت

راه تو نیمه کاره ماند یا محمد

ابلاغ وحدانیت حق است حیدر

او بار بر منزل رساند یا محمد

هرکس که بر پیشانیش نام علی خورد

حق را شفیع خود بداند یا محمد

هر شیعه اش را تاکنار حوض کوثر

آرَد سر سفره نشاند یا محمد

گو منکرش را وای بر حالش خدا هم

از رحمتش اورا براند یا محمد



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



تاپای جان پابند مولای غدیرم

لبیک گو بر میر و آقای غدیرم

با لطف او دریای طوفانی عشقم

از بیکرانها تا به پهنای غدیرم

گر مسلم دین رسول الله هستم

از شیعیان با حکم و امضای غدیرم

از وال من والاه حبش روزیم شد

مجنون صهبای تولای غدیرم

با این وضوح محض در بیعت گرفتن

عمریست در فکر معمای غدیرم

دلمرده بودم با صد و ده بار یاهو

سرزنده از هوی مسیحای غدیرم



اوکیست بیرق دار حق تا روز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر



شد خلق دنیا با صدو ده بار حیدر

بالاتر از بالا صدو ده بار حیدر

در کارزار و جلوه کشف الکروبی

ذکر لب طاها صدو ده بار حیدر

باشد گواهم تربت خونین حمزه

تسبیحة الزهرا صد و ده بار حیدر

ثارالهی تثبیت در کرببلا شد

تکبیر عاشورا صدو ده بار حیدر

تهلیل حجاج حسینی از لبانِ

شهزاده لیلا صدو ده بار حیدر

برروی سربند ابوفاضل نوشته

حق یار سقا با صدو ده بار حیدر



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر



روزی نیاید دلبر ما غم ببیند

یک لحظه ای در زندگی ماتم ببیند

سر تاکمر با چاه درد دل نماید

خودرا زبسکه بیکس و همدم ببیند

یا استخوانی در گلویش باشد عمری

یا خار در چشمان پر شبنم ببیند

خاکم بسر بادست بسته بین کوچه

یک چادر خاکی در این عالم ببیند

یارب زبانم لال آن روزی نیاید

ناموس خود را بین نامحرم ببیند

گفت آن یهودی بایقینی غرق ایمان

آن قدرت اله را چودر ماتم ببیند



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر
#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
یاصاحب الزمان عج

روز عید است همه دیدن سادات روند
ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی

#قاسم_نعمتی
#غدیر
#یادآقاباشیم
@karimegharib
السلام علیک یا مولاناالاعظم امیرالمومنین علیه السلام

درچنته دل هرچه میشد عشق،روکرد

ظرف دل مارا بلورین چون سبو کرد

این لطف معشوقانه آقای مابود

باعاشقی ناچیز میل گفتگو کرد

باغمزه ای رسوای عالم کردمارا

امابه کوی عشق صاحب آبرو کرد

تاآمدم برخویش دیدم دل ندارم

در بیدلی تصویری از آن روز روکرد

دیدم تنزل یافته عرش الهی

در برکه ای که یار ما در آن وضو کرد

پیغام حق این است ، محبوب خداشد

هرکس که قلبش را حریم حب او کرد



اوکیست ؟ بیرق دار حق تا روز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



دیدم غدیری را که مولا سرفراز است

من کنت مولا پرچمش در احتزاز است

زهرا بنازد بر امیرالمومنینش

او مست دیدار و علی هم غرق ناز است

برهردعایی پاسخ لبیک آید

باب اجابت بر دعای خیر باز است

اکمال دین حق به نام مرتضی شد

گویا که مُهر یا علی پای جواز است

احمد زند آوا : الا یا اهل العالم

این حیدر است و میر و آقای حجاز است

بهر قبول زحمت راه رسالت

لبیک آغازولایت را نیاز است

حب علی را هرکه دارد در دل خویش

در بارگاه قرب صاحب امتیاز است



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



حقت سلامت میرساند یامحمد

خیل ملک تمحید خواند یا محمد

دست علی را گر نگیری روی دستت

راه تو نیمه کاره ماند یا محمد

ابلاغ وحدانیت حق است حیدر

او بار بر منزل رساند یا محمد

هرکس که بر پیشانیش نام علی خورد

حق را شفیع خود بداند یا محمد

هر شیعه اش را تاکنار حوض کوثر

آرَد سر سفره نشاند یا محمد

گو منکرش را وای بر حالش خدا هم

از رحمتش اورا براند یا محمد



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیر المومنین حق است حیدر



تاپای جان پابند مولای غدیرم

لبیک گو بر میر و آقای غدیرم

با لطف او دریای طوفانی عشقم

از بیکرانها تا به پهنای غدیرم

گر مسلم دین رسول الله هستم

از شیعیان با حکم و امضای غدیرم

از وال من والاه حبش روزیم شد

مجنون صهبای تولای غدیرم

با این وضوح محض در بیعت گرفتن

عمریست در فکر معمای غدیرم

دلمرده بودم با صد و ده بار یاهو

سرزنده از هوی مسیحای غدیرم



اوکیست بیرق دار حق تا روز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر



شد خلق دنیا با صدو ده بار حیدر

بالاتر از بالا صدو ده بار حیدر

در کارزار و جلوه کشف الکروبی

ذکر لب طاها صدو ده بار حیدر

باشد گواهم تربت خونین حمزه

تسبیحة الزهرا صد و ده بار حیدر

ثارالهی تثبیت در کرببلا شد

تکبیر عاشورا صدو ده بار حیدر

تهلیل حجاج حسینی از لبانِ

شهزاده لیلا صدو ده بار حیدر

برروی سربند ابوفاضل نوشته

حق یار سقا با صدو ده بار حیدر



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر



روزی نیاید دلبر ما غم ببیند

یک لحظه ای در زندگی ماتم ببیند

سر تاکمر با چاه درد دل نماید

خودرا زبسکه بیکس و همدم ببیند

یا استخوانی در گلویش باشد عمری

یا خار در چشمان پر شبنم ببیند

خاکم بسر بادست بسته بین کوچه

یک چادر خاکی در این عالم ببیند

یارب زبانم لال آن روزی نیاید

ناموس خود را بین نامحرم ببیند

گفت آن یهودی بایقینی غرق ایمان

آن قدرت اله را چودر ماتم ببیند



اوکیست بیرق دار حق تاروز محشر

سلطان امیرالمومنین حق است حیدر
#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
مثنوی غدیر
آفتاب ظهر روزهجدهم

ديد ساقي ايستاده پاي خم

باخدايش عشق بازي مي كند

صحبت ازافشاي رازي مي كند

كيست اين ساقي رسول خاتم است

صاحب تفسيراسم اعظم است

دورتادورسرش خيل ملك

درطواف او تمام نه فلك

جبريل اين بار جور ديگري است

بحث اتمام ره پيغمبري است

وقت تكميل رسالت آمده

گاه تنزيل ولايت آمده

تالب پيك الهي باز شد

شرح صدر مصطفي آغاز شد

در كناربركه بار انداختند

منبربالابلندي ساختند

با جلال وعزت پيغمبري

باشكوه واقتدارديگري

رفت تاپايان رساندراه را

سازد آگه بنده ی گمراه را

ير جهاز اشتران قد راست كرد

خطبه اش رااين چنين آغازكرد

ايها الناس اي مسلمانان خموش

وحي منزل را فرا داريد گوش

ايها الحجاج حج كامل کنید

روي برحق پشت برباطل كنيد

ايهالناس اين منم ختم رسل

صاحب نور رسالت عقل كل

من رسول ا... اعظم احمدم

تاج مخلوقات حي سرمدم

آمدم تا خير را نازل كنم

راه كل انبياء كامل كنم

اينكه دستش روي دستان من است

نفس قدسي من وجان من است

اين علي با شد امام المتقين

شيرميدان ها، بوارالكافرين

دست بوس محضرش روح الامين

دست پنهان خدا در آستين

مظهرعين اليقين حق اليقين

بهترين مخلوق رب العالمين

اين علي فاروق حق و باطل است

هركه رو گرداند از او جاهل است

اين علي بر شانه هايم پا گذاشت

ذره اي ترديد در قلبش نداشت

برفراز شانه هايم تانشست

همچو ابراهيم بت ها راشكست

لنگر هفت آسمان حيدر بود

مقتداي انس و جان حيدر بود

صاحب تيغ دودم تنها علي است

محرم صاحب حرم تنها علي است

هم بود يار و انيس فرشيم

هم بودخلوت نشين عرشيم

جزعلي نفس رسول ا... كيست

صورت انساني ا... كيست

مادوتا يك روح در دو پيكريم

شاهكار دست حي داوريم

مادوتا منشق ز نور مطلقیم

دست حق باماست ماهم باحقيم

اولين مردمسلمان است علي

اولين قاري قرآن است علي

حال تكليفم ادا بايد شود

صحبت از سر خدا بايد شود

هركه رامن مقتدا و رهبرم

او شهادت مي دهم پيغمبرم

هركه را مولاي بي همتا نبي است

بعداز اين مولاي او تنها عليست

شد ولي اولين و آخرين

حضرت حيدرامير المؤمنين

آي مردم نيت قربت كنيد

با وصي مصطفي بيعت كنيد

آي مردم گفته ی رب كريم

بشنويد... هذا صراط المستقيم

هر كه شك بر او نمايدكافراست

منكراو منكرپيغمبر است

هركه بر گرداند از او روي خويش

آتش قهرخدا دارد به پيش

اي خدا با دوستانش دوست باش

ياور هركس كه يار اوست باش

اي خدا دارو ندارمن عليست

يارصاحب اقتدارمن عليست

آنچه بايد مصطفي مي گفت گفت

يرهمه خلق خدا مي گفت گفت

جملگي دست دعا برداشتند

ليك درسر فتنه هاي داشتند

از سر شانه عبا انداختند

اهل كينه رنگ خود را باختند

روي لب گفتند بخیِ ياعلي

زيرلب گفتند حرفي باعلي

حال بر دست پيعمبرشاد باش

بعداز آن آماده بيداد باش

آنكه اول بهر بيعت مي دويد

نقشه ی قتل پيغمبر را كشيد

عقده بدرو احد ابراز شد

فتنه اي با نام دين آغاز شد

وقت آن شد تا سوابق روشود

روي اصلي منافق روشود

مردم از راه حقيقت گم شدند

شاخه هاي گل همه هيزم شدند

دربهشت قرب احمد آمدند

درميان خانه زهرا را زدند

دستهايی كه به روي دست بود

خالق هستي هرچه هست بود

باعمامه دورگردن بسته شد

امت واحد هزاران دسته شد

ناله زهراي ا طهر مي رسيد

خويش را دنبال حيدر مي كشيد

بوسگاه مصطفي آتش گرفت

فاطمه سرتا به پا آتش گرفت

چادري كه برتر از سجاده بود

زير پاي اينو آن افتاده بود

فاطمه مي گفت بابا مي زدند

مرتضی مي گفت زهرا مي زدند

عاقبت هم فضه او را جمع كرد

زير چادر ماجرا را جمع كرد

#قاسم_نعمتی
#غدیر
@karimegharib
یاصاحب الزمان عج

روز عید است همه دیدن سادات روند
ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی

#قاسم_نعمتی
#غدیر
#یادآقاباشیم
@karimegharib
Ещё