اشعار قاسم نعمتی

#اربعین
Канал
Логотип телеграм канала اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irПродвигать
6,84 тыс.
подписчиков
475
фото
229
видео
193
ссылки
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
یاصاحب الزمان عجل الله تعالی لک الفرج

#غزل
#مناجات_با_امام_زمان
#اربعین

به شوق وصل شما راهی بیابانم
چه می شود سفر
اربعین نمی دانم!!

تمام راه نجف تا به کربلا با خویش
حدیث وصل تو را هر عمود می خوانم

نسیم صبح مشایه لطافتی دارد
دعای عهدِ دم صبح و چشم گریانم

دلم گرفته بهانه کجاست خیمهٔ تو
شود شبی که نمایی به خیمه مهمانم

گرفته خواب ز چشمم خیال دیدن تو
قسم به موی پریشان تو پریشانم

دوباره سورهٔ یوسف دوباره آیهٔ وصل
چه عاشقانه شده آیه های قرآنم

قسم به زینب و پیراهن ِ در آغوشش
گرفته داغ جدایی تو گریبانم

زبان گرفته عقیله به گیسوان سپید
دلم هوای تو را کرده ای حسین جانم

تمام راه ، فقط روضه عطش خواندم
بیاد تشنگی ات ای ذبیح عطشانم

زچنگ گرگ لباس تو پس گرفتم من
حسین غیرتی ام ای شهید عریانم

کنار پیکر عریان خجالتم دادند
نبود چادرم آنجا تورا بپوشانم

به رغم اینهمه قرآن که روی نی خواندی
چرا قبول نکردند من مسلمانم

امانتی تو را جا گذاشتم در شام
بیاد دفن رقیه هنوز حیرانم

بدون غسل و کفن بین چادری خاکی
تنش به خاک سپردم به دست لرزانم

#غزل
#مناجات_با_امام_زمان
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین

مثنوی اربعین(دشتی)

کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد

کیست این خانم علمدارِ سپاهِ
اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین

شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب

هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده

گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است

زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد

بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد

سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست

چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!

هرکس و ناکس کنارِ ناقه،  پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده

بچه ها را،  با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان

نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست

بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد

بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد

هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد

کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد

حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد

برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است

درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است

چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود

بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد

باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین


من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم
تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم

واجب التعظیم  باشد دختر شیر خدا
مثل خیل انبیا از خادمان زینبم

ناله صوت الحزین او به گوش من رسید
با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم

راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم
دست بر سینه غلام آستان زینبم

روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو
خاک پایش نه غلام دوستان زینبم

ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد
واله و سرگشته از فن بیان زینبم

در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت
در چهل منزل به فکر آسمان زینبم

راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده
روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم

حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب
این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم

درمیان دختران جای رقیه خالی است
در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین


غزل مصیبت اربعین

بعد از چهل غروب  رسیدم کنار تو
پُر کرده جای تو بغلم را مزار تو

چینم بجای شاخهٔ گل دور خاک قبر
این چند شاخه دختر نیلی عذار تو

با یاد آتش جگرت گریه می کنم
شاید که اشک دیده‌ام آید به کار تو

قلب من از لباس تنت پاره تر شده
آیینه دلم شده این یادگار تو

باخطبه های حیدری ام کوفه‌تا به شام
نگذاشتم که کم بشود اقتدار تو

یک جا نشد که سیر تماشا کنم تورا...
از بس که رقص داده سرت نیزه‌دار تو

افتاده یک شیارِ عمیقی به صورتم
از ضربه های سنگِ عدو در جوار تو

وقت گذر زکوچه برده فروش‌ها
یادم نمی‌رود به خدا انکسار تو

دیدم به کف گرفته زنی سنگ روی بام
با کینه‌ای عجیب کشد انتظار تو

معلوم شد زخندهٔ رجّاله‌های شهر
او شرط بسته با همه روی شکار تو

وقت نزول راس تو یادم نمی رود
سر وانمو زخم رخ داغدارتو

جایی ولی به‌سختی شام بلا نبود
تیر نگاه وغیرت  زخمیّ یار تو

بزم یزید  و تشت طلا چوب خیزران
بوی شراب و لعل لب مشک بار تو؟!!

ما را در آن میان به تماشا گذاشتند
خون می چکید از نگه بی قرار تو

حالا که گریه کردنمان بی کتک شده
خالی است جای شاخه گل نوبهار تو

برخیز و فکر موی سپید رباب کن
گم کرده او دوباره تن شیر خوار تو


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
پایگاه اطلاع رسانی خیمه دل سوختگان
WWW.DELSUKHTEH.IR
#اربعین

چاوشی خوانی به نفس حاج محمود کریمی
غزل
اربعین

ره واکنید قافله سالار میرسد
یک قافله اسیرعزادار میرسد

برخیز یا حسین سری دست و پانما
دلبر برای دیدن دلدار میرسد

حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی
باشد تو ناز کن که خریدار میرسد

سر الحسین سینه سینای زینب است
آری حقیقت همه اسرار میرسد

بالا بلند بودم و حالا خمیده ام
پرغم ترین زمانه دیدار میرسد

عباس کو که صبرعقیله سر آمده
ناموس حق زکوچه و بازار میرسد

بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم
جانم به لب زگریه بسیار میرسد

تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام
نیزه به دست لشگر اشرار میرسد

گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا
فریاد العطش ز لب یار میرسد

آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم
قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد

هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست
زینب غمین از آن همه آزار میرسد

آه رباب و قبر بهم خورده ی علی
لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد



#قاسم_نعمتی
@karimegharib
#اربعین

آروزی زائران اربعین


اربعین ای کاش میلیونها نفر
بالباس مشکی و چشمان تر

باظهور مهدی صاحب زمان
همچونان سیلی خروشان،بی امان

راه را سوی مدینه واکنند
روبه سوی وادی الزهراکنند

لرزه اندازند برجان یهود
زیرپاها له کنند آل سعود

پرکنند از دسته های سینه زن
گنبدالخضراء تاصحن حسن

گل دهد باغ و بهار فاطمه
تاشود پیدا مزار فاطمه

بعداز آن بااقتداری بی نظیر
میکند جلوه نگاری بی نظیر

میشود درسرزمینها حجاز
پرچم جانم حسن دراحتزار

انشاالله
#اربعین_راجهانی_کنیم


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین
#نوحه_اربعین

🎙نوحه به سبک سردار غریب ...

آمد خواهرتو.باچشم گریان
مهمانت رسیده.برخیزای حسین جان

من روضه بخوانم .با موی سپیدم
میدانی چگونه.تااینجا رسیدم

واویلا واویلا


دیدم هرکجایی.برنیزه سرت را
می امد به گوشم.سوز و آه زهرا

دنبال تو بودم.باچشمان خونبار
کار من کشیده.بعدتو به بازار

واویلا واویلا


چشمت روشن ای شاه.ازعضه کبابم
دیدی بی کس و یار.دربزم شرابم

دشمن خارجی گفت.بر ناموس حیدر
چوب خیزران خورد.لبهای تو دلبر




#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین
#نوحه_اربعین
#زمینه_اربعین

🎙نوحه زمینه به سبک منواشکی ...


زجا برخیز ای برادر _رسیدم با دیده تر
بریزم ِخاک غریبی_ کنارِ ِقبر توبر سر

حسین جان - سلام ای سر بریده
رسیدم -ولی قامت خمیده
اسیری - توانم را بریده

قسم براین ِ گیسوی سپیدم
پس از تویک روز خوش ندیدم
چه هادیدم تا اینجا کنارِ تورسیدم

حسین جان عزیزمادرم


تورادیدم هر کجائی - سوارِ برنیزه هائی
شنیدم ِ بالای ناقه -نمی دانی چه صدائی

حسین جان - چهل منزل به هر جا
شنیدم - به گوشم ناسزاها
امان از - ِ نگاه خیره سرها

تو هم بر نیزه هاگریه کردی
به احوال زنها گریه کردی
کنارِ محملها ِ مثل زهراگریه کردی


ز خون رنگ وبوگرفتم- حنا بر گیسوگرفتم
به پیش چشم حرامی - به آستینم روگرفتم

حسین جان شکسته حرمت من
کجاها کشیده کاریک زن
امان از ِ نگاه ِشوم دشمن

مگو زینب از چه سربه زیری
سراغی از رقیه نگیری
نموده جان بر لب دختر ت را این اسیری




#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین


زینبم من که علمدار غمم
به خدا قافله سالار غمم

منکه پیغمبر رنج و آهم
من سفیر ابی عبداللهم

ریشه ی آب و گلم با اشک است
چون تسلای دلم با اشک است

من بلا دیده ترین زن هستم
عهد غم با لب دلبر بستم

فاتح غربت عاشورایم
کربلا نائبة الزهرایم

فاطمه زاده ام و طاهره ام
در بیابان بلا صابره ام

نام من شرح تمام است به عشق
روی عشاق همه سوی دمشق

مدفنم قبله عرش نبوی است
بارگاهم هچو حریم علویست

دست بوسم حرم آل الله
خون من خون رگ ثارالله

حال دلخسته و زار آمده ام
بهر دیدار نگار آمده ام

سینه پر آتش و لب ها خاموش
مانده سوغات سفر در آغوش

بهر من مانده به جز روی کبود
زان سفر پیرهنی خون الود

یاد دلدار دلم غرق مهن
قلب من پاره تر از پیراهن

شرح غمها و مصیبات کنم
سخن از غربت سادات کنم

قسمتم رنج و بلا شد ای وای
صبح تا عصر چه ها شد ای وای

ز غریبی سخنم قاصر شد
شاه مظلوم “بِلا ناصِر” شد

چه بگویم من از آن وضع عجیب
ناله ی این زهیر این حبیب

باغ شد طعمه ی طوفان بلا
مَصرع لاله بود کرب و بلا

اولین لاله چسان پرپر شد
اربا اربا بدن اکبر شد

بعد از او یاسمن ازهم پاشید
جسم پور حسن از هم پاشید

آن کفن پوش و عسل نوش وصال
زیر سمها بدنش شد پامال

شد شدائد ولی اندم احساس
کامد از علقمه صوت عباس

بعداز آن رشته احساس گسست
تیرکین ساقه یک غنچه شکست

مرغکی را ز جفا پر کندند
روی دست پدرش سر کندند

دور تا دور حرم نا محرم
یک کمر تا شده از این همه غم

آمد و دست به قلبم بگذاشت
پرده ی صبر به کَربَم بگذاشت

ترسش این بود که گردم بی تاب
شدت داغ کند قلبم آب

خم شد و زیر گلو بوسیدم
بعد از آن لحظه چه غمها دیدم

دیدم ” ابدانِ بِلا اَکفان” را
بین صحرا ورق قرآن را

آسمان گشت دگر تیره و تار
عرش تا فرش همه گرد و غبار

دیدم از تل همه ی غوغا را
جلوه ی غربت عاشورا را

یک سری روی نی آویخته بود
بین یک دشت بدن ریخته بود

به خدا نور دو عینم گم شد
زیر سم جسم حسینم گم شد

باب بی حرمتی اندم شد باز
با اسارت سفرم شد آغاز

قافله تا که زگودال گذشت
این چهل روز چهل سال گذشت

کی مصیبات زمین گیرم کرد
به خدا داغ حسین پیرم کرد

دشمن و مستی و شادی کردن
منو ازجسم حسین دل کندن

بی حسین رفتم از این کرب و بلا
جانب کوفه و آن شام بلا

صاحب روضه مکشوفه شدم
قد خمیده وارد کوفه شدم

بعد هجران سه روزه با یار
دیدمش سوخته رخ نیزه سوار

بی جواب است سوالم ز وصال
قرص مه بود چرا گشته هلال

سخت بگذشت برایم یک داغ
که در آورد صدایم یک داغ

داغ آن میکده ی ابن زیاد
مجلش عشرت آن بد بنیاد

صحنه ای دیدم و بی تاب شدم
از خجالت به خدا آب شدم

مردم از بی کسی و زنده شدم
پیش طفلان همه شرمنده شدم

گشتم از عقده و کردم تبعید
جانب شاه بلا ، کاخ یزید

من و هشتاد و چهار گلدسته
ره چهل منزل و طفلان خسته

کاخ حمراء و بیابان و عطش
چشم سقا و یتیمان و عطش

عزم بشکستن غیرت ای وای
کعب نی سیلی و تهمت ای وای

راس در صندوق و گه بر نی بود
در پیش سینه زنان ، روی کبود

بسکه سر،بازی این مردم شد
وای دیگر شب و روزم گم شد

لطمه ای سخت به سادات رسید
ره به دروازه ی سادات رسید

نام دروازه که ساعات نبود
جای تسبیح و عبادات نبود

پایگاه همه رقاصان بود
جایگاه طرب مستان بود

بعد تجهیز سه روزه با ساز
کوچه گردی حرم شد آغاز

همه ابعاد جفا سنجیدند
چه مسیری بَرِ ما بگزیدند

دم دروازه و بازار شلوغ
حرفهای بد و القاب دروغ

بینشان فحش دمِ رایجی است
کمترین تهمتشان خارجی است

بدترین لحظه برایم آن بود
رَهَم افتاد در آن کوی یهود

بر تلافیِّ قیام خیبر
حمله کردند به سوی معجر

ریشه ی هرچه حیا را کندند
پرده محمل ما را کندند

سنگ کین از همه سو برسرریخت
وان یکی آتش و خاکستر ریخت

ازحرارت همه پیکرها سوخت
دامنو گیسوی دخترها سوخت

درد ، بسیار و ندارم مونس
من نگویم سخنی زان مجلس

خیزران دست ز نسل نمرود
یک سرو تشت و لبی خون آلود

آنقدر چوب لبانش بوسید
ضربه ، شیرازه ی لبها پاشید

بوسه گاه نبوی شد ویران
کرد تغییر صدای قرآن

شدم از غصه دگر خانه خراب
دور تا دور سرش غرق شراب

حال با اینهمه غم آمده ام
با قد و قامت خم آمده ام

اربعینی غم و محنت دیدم
من چهل روز مصیبت دیدم

کنج ویران گل لاله جا ماند
حیف در شام سه ساله جا ماند

کو؛ که هنگامه ی امداد شده
گریه کردن دگر آزاد شده




#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
حاج منصور ارضی – خواب ديدم سحري پاي ضريحت هستم
#اربعین
#زیارت

خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند

چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند

بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند

هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند

صدهزاران چواویس خاک ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند

گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند...

یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
حاج منصور رارضي
#اربعین

شمیم اربعین

بارسفرببندید عالم شده عزادار
قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار
گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان
تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان

#حاج_منصور_ارضی


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
Audio
حاج منصور رارضي
#اربعین

🎙زمزمه به سبک دروادی محبت...

بارسفرببندید عالم شده عزادار
قامت خمیده زینب آیدبرای دیدار
گیسوسپید و خسته گوید به چشم گریان
تاج سرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان

دیدی که پس گرفتم پیراهنت برادر
برگوشم از بیابان آیدصدای مادر
روضه بپا نمایم هرگوشه ازبیابان
من مضطرم حسین جان برادرم حسین جان
دوست دارم حسین جان

یادم نرفته دیدم خوردی زمین به گودال
میرفتی ای ذبیحم باضربه نیزه ازحال
خودرا به تورساندم باگیسوی پریشان
ای بی سرم حسین جان برادرم حسین جان

کارم کشیده بی تو تامجلس حرامی
شخصیتم شکسته با ناسزای شامی
باخیزران بهم ریخت ترتیب صوت قرآن
من خواهرم حسین جان برادرم حسین جان

ازمن نپرسی ازچه شرمنده ازوصالی
شد گریه کردن آزاد جای رقیه خالی
ریحانه ء بهشتی جامانده کنج ویران
بی یاورم حسین جان



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اربعین

▪️كليپ نواى اربعين🏴
◾️یَجمَعُنا الحسین🍁

🔸بانواى؛
🔶حاج منصور ارضى🎙

#يجمعنا_الحسين
#برسد_دست_اربعينى‌‌ها



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
#اربعین
#زیارت


نسیمی جانفزا می آید

سبک نسیمی جانفزا می آید
جهت همخوانی و زمزمه در کاروانهای پیاده روی
نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید

واویلا واویلا واویلا

دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبری شد

واویلا واویلا واویلا

من پی ات کوچه گردی کردم
خسته از دشمن نامردم
زینبت زینب سابق نیست
یک جهان در دل اوردم

واویلا واویلا واویلا

سر به خاک بلا بگذارم
خیزو کن چاره ای دلدارم
گرفته دست خود برپهلو
مادرم امده دیدارم
واویلا واویلا واویلا

زنده شد خاطراتم اینجا
چیده شد روی نیزه سرها
زیرو شد تنت با چکمه
وای از ان غروب عاشورا

واویلا واویلا واویلا

بوسه از حنجرت یادم هست
نگاه مادرت یادم هست
عبا ؛انگشتر و پیراهن
غارت پیگرت یادم هست

واویلا واویلا واویلا

شام پر ماجرا را دیدم
وادی بی حیا را دیدم
مجلسی که خودت می دانی
سرو تشت طلا را دیدم

واویلا واویلا واویلا

خواهرت ببین تنها مانده
اسیر موج غمها مانده
تو‌مزن به رویم جان من
رقیه خرابه جا مانده

واویلا واویلا واویلا

روضه خوانت خرابه جان داد
پای راس تو از پا افتاد
آنقدر بوسه زد لبهایت
عاقبت شد زغمها آزاد

واویلا واویلا واویلا

خبر داری که دیدم آزار
شد چهل منزل این غم‌تکرار
باورت می شود جان من!!!
راهم افتاده بین بازار

واویلا واویلا واویلا

هرچه آمد سرم را دیدی
چون هلالی ز نی تابیدی
دیدمت برزمین افتادی
بسکه برنیزه ها چرخیدی

واویلا واویلا واویلا
#قاسم_نعمتی
@karimegharib
https://www.instagram.com/p/CiZNLFCIaQN/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

به نفس :
#حاج_حسین_سازور
@hajhoseinsazvar_official

#کربلای_معلی
#اربعین
#شهدا
#مدافعان_حرم
#مدافعان_سلامت
#شلمچه
#مهران


#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
دوبیت پیام اربعین

مردمی که حرف افتاده، ز دین برگشته اند
یا به قول عده ای، از فقر، کافر گشته اند
اربعین با یک نگاه مهدی صاحب زمان
در بیابان نجف تا کربلا سرگشته اند

#اعتقادی
#قاسم_نعمتی
#اربعین
@ghasemnemati_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍂
#كليپ_تصويرى🎞


😭الشام الشام الشام!...
🍂خدا رحم کند...

#ماه_صفر
#اربعین
#الحسین_یجمعنا

🔊حاج منصور ارضی


☑️کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
جهت همخوانی و زمزمه
در کاروانهای پیاده روی
اربعین

نسیمی جانفزا می آید
بوی کرببلا می آید

واویلا واویلا واویلا


دوباره کربلا غوغا شد
ماتم زینب کبری شد

واویلا واویلا واویلا

من پی ات کوچه گردی کردم
خسته از دشمن نامردم
زینبت زینب سابق نیست
یک جهان در دل اوردم

واویلا واویلا واویلا

سر به خاک بلا بگذارم
خیزو کن چاره ای دلدارم
گرفته دست خود برپهلو
مادرم امده دیدارم
واویلا واویلا واویلا

زنده شد خاطراتم اینجا
چیده شد روی نیزه سرها
زیرو شد تنت با چکمه
وای از ان غروب عاشورا

واویلا واویلا واویلا

بوسه از حنجرت یادم هست
نگاه مادرت یادم هست
عبا ؛انگشتر و پیراهن
غارت پیگرت یادم هست

#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#اربعین
#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir

واویلا واویلا واویلا

شام پر ماجرا را دیدم
وادی بی حیا را دیدم
مجلسی که خودت می دانی
سرو تشت طلا را دیدم

واویلا واویلا واویلا

خواهرت ببین تنها مانده
اسیر موج غمها مانده
تو‌مزن به رویم جان من
رقیه خرابه جا مانده

واویلا واویلا واویلا

روضه خوانت خرابه جان داد
پای راس تو از پا  افتاد
آنقدر بوسه زد لبهایت
عاقبت شد زغمها آزاد

واویلا واویلا واویلا

خبر داری که دیدم آزار
شد چهل منزل این غم‌تکرار
باورت می شود جان من!!!
راهم افتاده بین بازار

واویلا واویلا واویلا

هرچه آمد سرم را دیدی
چون هلالی ز نی تابیدی
دیدمت برزمین افتادی
بسکه برنیزه ها  چرخیدی

واویلا واویلا واویلا
#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#قاسم_نعمتی
#اربعین
@ghasemnemati_ir
#اربعین
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#مطالب_حضرت_ام_کلثوم سلام‌الله‌علیها


◼️ گوشه ای از حال مخدّرات آل الله بر سر مزار شهدای کربلا...

نوشته اند:
🔺 فخرجت زينب عليها السلام في الجمع، وأهوت إلى جيبها، فشقّته، ونادت بصوتٍ حزين يقرح القلوب: وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه. ووقعت مغشيّة عليها.

🔻وقتی که روز
اربعین زن ها بر سر مزار شهدای کربلا جمع شدند، از بین آن ها زینب کبری عليهاالسلام بیرون آمد و دست انداخت و گریبان درید و با صدایی دردناک که قلب را جریحه دار می کند، فریاد می زد:

🔺 وا أخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسول اللَّه! وا ابن مكّة ومنى! وا ابن فاطمة الزّهراء! وا ابن عليّ المرتضى! آه،ثمّ آه.

🔻 وای برادرم ، وای حسینم ، وای محبوب رسول خدا ، وای پسر مکه و منا ، وای پسر فاطمه زهرا و وای پسر علی مرتضی
پشت سر هم آه می کشید تا اینکه از هوش رفت.

🔺 وخرجت أمّ كلثوم لاطمة الخدّين تنادي برفيع الصّوت اليوم مات محمّد المصطفى، اليوم مات عليّ المرتضى، اليوم ماتت فاطمة الزّهراء وباقي النِّساء لاطمات ناعيات نائحات قائلات: وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.

🔻وقتی حضرت ام کلثوم علیها السلام این صحنه را دید او نیز از بین زن ها خارج شد و برصورتش لطمه میزد و با صدایی بلند فریاد می زد :
امروز همان روزی است که محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که علی مرتضی علیه السلام از دنيا رفته است.
امروز همان روزی است که فاطمه زهرا علیهاالسلام از دنيا رفته است.

و بقیه زن ها بر صورت ها لطمه می‌زدند و نوحه سر می دادند و می گفتند :وا مصيبتاه! وا حسناه! وا حسيناه.

🔺 فلمّا رأت سكينة ما حلّ بالنِّساء رفعت صوتها تنادي: وا محمّداه! وا جدّاه! يعزّ عليك ما فعلوا بأهل بيتك ما بين مسلوب وجريح، ومسحوب وذبيح، وا حزني أسفاً

🔺حضرت سکینه علیهاالسلام چون این صحنه را دید با صدای بلند فریاد زد :وامحمداه! وا جداه! یا رسول الله! خیلی سخت است بر تو اینکه ببینی با اهلبیتت چه کرده اند؛ عده ای از آن ها غارت شده؛ عده ای جراحت دارند؛ عده ای ذبح شده و عده کشانده شدند.
وای از این حزن و اندوه عظیم....

📖الدّمعة السّاكبة، ج۵/ص ۱۶۲- ۱۶۳
📖 معالي السّبطين، ج۲/ ص۱۹۷، ۱۹۸؛
📖 وسيلة الدّارين، / ص۴۰۴، ۴۰۵



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
Ещё