#شکیبایی*
شعر و دکلمه :
#قاسم_ساروی @ghasemmollaei*
نه به دل صبر و قراری ، نه امید و انتظاری
خبری بجز توام نیست ، تو ز من خبر نداری
*
نه کرشمه ای و نازی ، نه صدای خوبِ سازی
نه سکوت پر ز رازی ، نه که خلوت و کناری
*
چه شد آن بهار خرّم ، که مکرر است خزانم
نه نسیم صبح صادق ، نه به شاخه برگ و باری
*
همه عمر زیر باری ، زیر بار منتی که
نه گریز و نه گزیری ، لحظه های ناگواری
*
ته این قصه صبوری ، درسی از عمر گذشته
که بجز شکیب چاره ، نبوَد به روزگاری
*
چه توان بجز پذیرش ، که تمامِ زندگانی
بگذشته در خیال و ، به امید یک بهاری
#قاسم_ساروی