خم شدم،پیرم، شبابم کم شده
با گرانی از کبابم کم شده
میخرم چندیاست جنس از دورهگرد
طعم انگور از شرابم کم شده
از زمانی که زنم ول کرد و رفت
واقعاً از اضطرابم کم شده
بر مزارم آب خالی ریختند
کس نفهمید از گلابم کم شده
تخم های طالبی را میخورم
چون که پولش از حسابم کم شده
شصت و یک صفحه مجوّز خواستم
شصت صفحه، از کتابم کم شده
اقتدا کردم نمازم را به شیخ
بعد دیدم از ثوابم کم شده
میشوم گرم از وجود بالشم
زن اگر از رختخوابم کم شده
مخزنی لبریز بودم قبل از این
از فراقت حجم آبم کم شده
شعرهای فاخرم شد چرت و پرتی
حس و حال از شعر نابم کم شده
خواهران کم دلبری زینسان کنید
خم شدم، پیرم، شبابم کم شده
#علیرضا_غلامی
@Ghandaloo