«مکاتب مهم ادبی که هر نویسندهای باید با آنها آشنا باشد»
🟢یادتان باشد هر مکتب ادبی، دیدگاه خاصی را به جهان ارائه میدهد و به نویسندگان اجازه میدهد تا از زوایای مختلف به موضوعات بپردازند. مکاتب ادبی اغلب به تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان خود واکنش نشان میدهند و این تغییرات را در آثار خود منعکس میکنند. بهعلاوه، هرکدام زبان و سبک خاص خود را دارند و به غنی شدن زبان ادبی کمک میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🟣ده مکتب مهم ادبی:
۱. کلاسیکگرایی (Classicism)
این مکتب ادبی به تقلید از ادبیات یونان و روم باستان شکل گرفت و بر نظم، تعادل، عقلانیت و زیباییشناسی کلاسیک تأکید داشت. قانون وحدت سهگانه (وحدت موضوع، وحدت زمان و وحدت مکان) از اصول فراموش نشدنی متون کلاسیک است.
آثار ژان دو لافونتِن، ژان راسین، مادام دو لافایت در این دستهاند.
۲. رمانتیسم (Romanticism)
این مکتب به احساسات، تخیل، طبیعت، فردگرایی و ارزشهای احساسی تأکید داشت.
آثار ویکتور هوگو، گوته، وردزورث، شیلر در این دسته جای میگیرند.
۳. رئالیسم (Realism)
به تصویر واقعبینانه از زندگی روزمره و جامعه تأکید داشت و سعی میکرد بدون اغراق و زیادهروی، واقعیت را به تصویر بکشد.در رمانهای اجتماعی، تاریخی و روانشناختی کاربرد گستردهای دارد.
آثار بالزاک، فلوبر، تولستوی، دیکنز در این دستهاند.
۴. ناتورالیسم (Naturalism)
شاخهای از رئالیسم است که به بررسی تأثیر محیط و عوامل اجتماعی بر رفتار انسانها میپردازد. اغلب در رمانهای اجتماعی و رئالیستی به کار میرود.
آثار امیل زولا مثالهایی از این دستاند.
۵. سمبولیسم (Symbolism)
به استفاده از نمادها و تصاویر مبهم برای بیان مفاهیم عمیق و ذهنی تأکید داشت. در شعر و داستانهای کوتاه بیشتر دیده میشود.
آثار بودلر، رمبو، مالارمه در این دستهاند.
۶. مدرنیسم (Modernism)
این مکتب ادبی به شکستن قواعد سنتی و آزمایش فرمهای جدید ادبی پرداخت. در شعر، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه کاربرد دارد.
آثار جیمز جویس، ویرجینیا وولف در این دسته جای دارند.
۷. پستمدرنیسم (Postmodernism)
به نقد مفاهیم سنتی مانند حقیقت، واقعیت و هویت میپردازد و از بازی با زبان، فرم، سبک و خلق روایتهای چندصدایی استفاده میکند. در رمان، داستان کوتاه و نقد ادبی کاربرد دارد.
آثار بورخس، فوکو، دِریدا در این دستهاند.
۸. اکسپرسیونیسم (Expressionism)
یر بیان احساسات شدید و اغراقآمیز تأکید دارد. کوشش هنرمند مصروف نمایش دادن و بیان حقایقی است که بر حسب احساسات و تأثیرات شخصی خود درک کرده است.
آثار فرانتس کافکا (مسخ)، جیمز جویس (برخاستن فینگان) مثالهای این مکتباند.
۹. سوررئالیسم (Surrealism)
از تخیلات ناخودآگاه برای خلق آثار هنری استفاده میکند. در شعر، نقاشی و فیلمسازی کاربرد دارد و به دنبال کشف دنیای رویاها و ناخودآگاه است.
آثار هاروکی موراکامی (کافکا در کرانه)، اندره برتون از این دستهاند.
۱۰. اگزیستانسیالیسم (Existentialism)
به بررسی مسائل وجودی انسان، آزادی، مسئولیت و معنای زندگی میپردازد. در رمان، فلسفه و نمایشنامه کاربرد دارد.
آثار ژان پل سارتر (تهوع)، آلبر کامو (بیگانه) چنین ریشهای دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔈 این لیست را ذخیره کنید چون حتما بهکارتان میآید.
✉️ بفرستیدش برای دوستان اهل ادبیاتتان. قلمزن منتظر دوستان شماست.
❤️هرچقدر این لیست برایتان کاربردی بود و دوستش داشتید، برایمان قلب بفرستید.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
#قلم_زنواژهها میمانند!
مجموعه آموزش نویسندگی قلمزن
💠 @ghalamzan_com🌐 Www.ghalamzan.com