♦️به نام خدا🔻بخش اول: 🔰"در دفاع از روزنامه نگاری تحقیقی
پاسخ وحید اشتری از زندان به روزنامه همشهری و آقای
زاکانی"
🔻جناب آقای
زاکانی شهردار محترم تهران، سلام علیکم
🔺در زندان متوجه شدم روز چهارشنبه مورخ ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۳ روزنامه همشهری تیتر یک را به مطلبی تحت عنوان «عدلیه علیه دروغگوها» و با زیر تیتر «بساط کاسبان عدالتخواهی جمع شد» اختصاص داده است.
🔹این فایل صوتی را در زندان تهران بزرگ از طریق تلفن در پاسخ به این شماره از روزنامه همشهری ضبط کردهام و متنش به زحمت دوستانم پیاده شده تا به عنوان جوابیه در روزنامه همشهری وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات منتشر گردد.
🔺برای این مطلب، تصاویر همه دستگیرشدگان اخیر با گرایشهای سیاسی متفاوت را ذیل عنوان عدالت خواهی، که معرف یک جریان اجتماعی مشخص است در کنار هم قرار دادهاند.
به نظر این کار بیشتر نشانگر انتقام جویی و کینه توزی نسبت به جوانان عدالت خواه است.
🔹به عنوان مثال معلوم نیست دکتر صادق زیباکلام و بازداشت تأسف برانگیزشان را با کدام متر و معیار میتوان به جریان عدالت خواه الصاق کرد.
با تمام احترامی که برای ایشان و برخی دوستان قائلم ولی صفر تا صد افکار ما در مورد تمام تحولات تاریخ معاصر حداقل از ۱۵۰ سال گذشته تاکنون هیچ قرابتی با هم ندارد. از برخی مثالهای دیگر هم میگذرم.
اگرچه متوجهم وقتی برای ترساندن جوانان انقلابی این شبها در هیئات روی منابر، خوارج و ابن ملجم و شمر بن ذیالجوشن را هم عدالتخواه جا میزنند، خب هر فعال سیاسی دیگری را هم میشود به شعبده ارگان رسمی شهرداری عدالتخواه کرد و کار سختی نیست.
🔺جهت اطلاع حضرتعالی نویسندگان این مطلب و خوانندگان محترم روزنامهتان بنده بابت دو موضوع هم اکنون در زندان هستم.
🔻اول انتشار خبر سیلی خوردن یک سرباز و حواشی بعدیاش که البته از جنس افشاگری در مورد مفاسد نیست بلکه بیشتر یک نهی از منکر است یک حق خواهی است و حمایت از یک جوان مظلوم شهرستانی است که بعدها توسط سخنگوی نیروهای مسلح و سخنگوی قوه قضاییه صحت ادعایش مورد تأیید قرار گرفت و برای فرد سیلی زننده کیفرخواست صادر شد ولی بنده قریب ۴ سال است به عنوان منتشر کننده خبر گرفتار دادسرا و دادگاه هستم و اخیراً هم جهت دریافت جایزه سوتزنی و افشاگری به زندان رهنمون شدم!
🔹ماهها بعد از انتشار این خبر در شعبه ۴ بازپرسی دادسرای رسانه، بنده به عنوان نشر اکاذیب تفهیم اتهام شدم و نهایتاً برای این موضوع و موضوع شکایت بانک آینده مشترکاً یک کیفرخواست به شماره ۱۴۰۰۶۸۳۹۰۰۱۸۴۸۶۷۵۰ در تاریخ 17/12/1400 تنظیم شد.
بعد از صدور قرار جلب به دادرسی در دادسرا، بنده تصویر همین قرار در سامانه ثنا را منتشر کردم و نوشتم قریب به یک سال بعد از ماجرای سیلی و علی رغم تأیید مقامات رسمی نیروهای مسلح و قوه قضاییه آیا صدور چنین کیفرخواستی خندهدار نیست؟!
بعد از انتشار این قرار، بازپرس از اساس منکر اتهام نشر اکاذیب در کیفرخواست شد که منجر به تشکیل پروندههای بعدی شد و الی آخر…
شاید خندهدار باشد که بنده هنوز جرم خود را در این پرونده متوجه نشدهام!
🔻دوم انتشار مستندات روزنامه رسمی کشور در مورد حضور آقای طائب، رئیس دستگاه امنیتی کشور در یک خیریه با برخی متهمان چند هزار میلیاردی و برخی مدیران مرتبط با پرونده املاک نجومی بود.در این پرونده هم علی رغم اینکه قاضی در متن رأی قطعی دادگاه نوشته است که بنده هیچ نسبت فسادی به این افراد ندادهام و در واقع صرفاً از چرایی شراکت آقای طائب با این افراد سوال کردهام و از تعارض منافع پرسیدهام و نوشتهام «عضویت رئیس دستگاه امنیتی کشور و یکی از مهمترین نهادهای نظارتی در یک خیریه با چنین افرادی با چه منطقی صورت پذیرفته است» محکوم به ۱۴ ماه حبس شدهام.
🔹در مورد انگیزههای سیاسی اعلام جرم صورت گرفته و پروندهسازی نهادهای ضابط چیزی نمینویسم چون زیاد نوشتهام.
البته پیش از این همه این احکام با مستندات قانونی در دیوان عالی کشور شکسته شده بود و بعد از یک سال و نیم و یک هفته مانده به انتخابات، برای راهنمایی به زندان، مجدداً در دادگاه تجدید نظر یک رأی اضطراری صادر شد.
🔺همانطور که مشاهده میکنید مطالبی که در روزنامه همشهری به عنوان لیست اکاذیب منتشر شده هیچ ربطی به این پرونده و حکم دادگاهی که منجر به زندان شده ندارد.
البته که کذب خواندن موارد ذکر شده در همان صفحه گزارش همشهری ناشی از ناآگاهی نویسندگان است، طبق این توضیحات هیچ کذبی در مطالب بنده وجود نداشته و ظاهراً جرم بنده نشر اصادیق به قصد تشویش اذهان عمومی بوده است!
🔹من گمان میکنم صرف نظر از جزئیات این احکام افکار عمومی متوجه سیاسی بودن این برخوردها و وجه اشتراک بازداشت همه منتقدان یک کاندیدای خاص، یکی دو هفته مانده به انتخابات شده است.
ادامه دارد...
🔴@ghabl_enghelab