✨ پرسه در مه! (فقدان نظام آمار و اطلاعات یکپارچه) ✨[بخش سوم]
🔷 اینگونه بسندگی
شاخصی و آماری یعنی نسبت به زمینه برنامهریزی، در تاریکی به سر میبریم، بر این اساس وقتی میتوانیم نسبت به زمینه، در روشنایی قرار بگیریم که به جای تکیهبر آمار حداقلی میانگین، بر داده های نوسانات، نقاط بحرانی و حاشیهای تاکید و تمرکز نماییم. رد پای این مسئله را حتی میتوان حتی در شرایط کنونی استانهای جنوبی کشور مانند
#خوزستان نیز مشاهده نمود. نرخ
#بیکاری رسمی استان خوزستان ۱۴/۵ درصد اعلامشده است اما نگاهی دقیقتر نشان میدهد که بعضی از مناطق این استان از بیکاری ۴۰ تا ۴۵ درصد رنج میبرند!
📌 آنچه از رهگذر این نکات مدنظر قرار داشت را میتوان اینگونه تبیین نمود که اگرچه نظام آماری کشور از خلأهای ساختاری و اداری و نهادی مختلفی رنج میبرد (مانند جنگل سامانههای اطلاعاتی غیرمرتبط که مجال فرصتطلبی بسیاری را فراهم نموده است) اما نکته مهمتر توجه برنامهریزی با بصیرت و شناخت در روشنایی است که مستلزم ساخت شاخصها و نظام اطلاعاتی بومی و متناسب با اقتضائات و خصوصی اجتماعی و کالبدی خاص ایران و مرجعیت بخشی این شاخصها است. در این صورت خواهد بود که برنامهریزی برای کاهش فقر یا افزایش عدالت در جامعه خواهد توانست از دیوار ناکارآمدی عبور و نقشهای روشن از نقاط خلأ و ملزومات تحقق عدالت ارائه نماید. همچنین عدم تحقق اهداف در برنامهها دیگر به اجرای نادرست یا ناقص مجریان ناآگاه حواله داده نخواهند شد و نخبگان کشور متمرکز بر حل مسائلی نخواهند شد که هیچ تناسبی با
واقعیت جامعه ندارد.
✍️ «علی مصطفوی»
#عدالت_چرا_دولتها_نتوانستند #دولت_عدالتخواه #نظام_آمار_و_اطلاعات #فهم_شاخصی_واقعیت🆔 @gerayeedalat