✨ سودای خوشبختی منهای کار ✨💠 چه چیزی از موانع مؤثر شکوفایی تولید در یک کشور است؟ آیا آنطور که قابل پیشبینی بود و در یک هفته گذشته از سوی برخی تحلیلگران با گرایشهای مختلف علمی و سیاسی بیان شد، برخی قوانین حمایتی حداقلی مانند
#قانون_کار از موانع شکوفایی تولید است؟ یا این تحلیل از عرصه
#تولید در کشور، از بینشی خاص در مورد مفهوم «موانع» و البته بها دادن به سازوکارهای تام بازار در عرصههای انسانی و اجتماعی ناشی میشود؟ پاسخ به نظر نگارنده، دومی است. ترجمه مانعزدایی به مقرراتزدایی، افزایش انعطافپذیری بازار کار با کاهش قوانین حمایتی مندرج در قانون کار یا تسهیل گردش آزاد
#سرمایه در بازارهای مختلف بدون
#حکمرانی_پول در کشور، خود ایجاد بزرگترین مانع برای رونق تولید در این سرزمین است.
💢 پس موانع تولید چیست؟ طبعاً موانع عینی و ذهنی متعددی قابلطرح است. در این میان، نقش موانع ذهنی، نگرشی و گرایشی کمتر موردتوجه قرارگرفته چراکه اولاً نیازمند تغییرات ساختاری و نرمافزارانه در جامعه در یک افق زمانی بلندمدت است و ثانیاً نوعاً طرح آنها با نگرشی انتزاعی، کلی و بدون تغییراتی در میدان واقعیت همراه بوده است. باز کردن گرههای ذهنی و نگرشی در امر تولید، صرفاً با توصیههای اخلاقی یا فعالیتهای تبلیغاتی دستگاههای هنجارساز مانند تلویزیون و رسانههای رسمی میسر نخواهد بود؛ گاه برای تغییر ذهن، باید تحولاتی در واقعیت رخ دهد و از مسیر تغییرات عینی، بسترهای لازم برای تغییرات ذهنی و نگرشی را فراهم آورد.
📝 یکی از مهمترین موانع بینشی و نگرشی در امر تولید، فقدان نگرش اثباتی به مقوله «
#کار» و امکان دستیابی به یک زندگی سعادتمندانه در پرتو کار انسانی است. در نظریات معاصر پیرامون کار، افراد را تشویق میکنند تا به «کار» صرفاً بهعنوان یک «شر ناگزیر» جهت امرار معاش و دستیابی به خط بقا و حیات نگاه نکنند؛ بلکه از آن بهعنوان ظرفیتی برای شکوفایی استعدادها و تحقق علائق خود بنگرند. طبعاً این طرح مسئله، گرفتار آفتی است که پیشازاین اشاره شد: توصیههای کلی و بدون پشتوانه عملیاتی. برای جهتگیری فعالیتهای افراد در عرصه
#اقتصاد و ورود به میدان تولید و خلق ارزش در جامعه، تغییرات عینی و ساختاری که گرایش یا عدم گرایش به کار و خلق ارزش را تقویت یا تضعیف میکند؛ باید موردتوجه قرار گیرد. در جامعهای که قیمتگذاری کار انسانی بهصورت حداقلی و در چانهزنیهای فشرده و چندلایه سامان میپذیرد و در مقابل مسیرهای دستیابی به
#ثروت، منزلت و جایگاه اجتماعی بالاتر درگرو فعالیتهای نامولد، سوداگرانه و مبتنی بر انواع واسطهگریهاست؛ کار پرحجم و فشرده ضد هنجار و گرایش به فعالیتهای نامولد، هنجار اجتماعی و نشانه باهوشی و با استعدادی است.
🔰 در شاخصهای
#بازار_کار، این معنا خود را با افزایش درآمدهای غیر کاری و کاهش سهم درآمدهای کاری از کل
#درآمد_خانوار نشان میدهد. گرچه این روندها در میان شهر و روستا متفاوت است. آنچه در تصاویر فوق ارائه میشود تحلیلی بر روند وضعیت درآمدهای غیرکاری و مقایسه آن با درآمدهای ناشی از کار است. لازم به ذکر است نگارنده به علل دیگر نگرشی و ساختاری در افزایش جمیعت دارای
#درآمد غیر از کار بهغیراز علل نگرشی که در این نوشته موردبحث بوده، واقف است و لزوماً گروه اجتماعی که دارای درآمد از غیر کار هستند را صاحبان
#فعالیت_نامولد و سوداگرانه در یک جامعه نمیشناسد؛ اما بههرحال در اندازه خود این شاخص حائز اهمیت است:
1️⃣ در مناطق روستایی، بخش عمده درآمد ناشی از کار است و افراد بدینجهت در طبقات بالای درآمدی قرار میگیرند که درآمد حاصل از کار آنها بیشتر است. این امر حاکی از بقای ارزشهای تولیدی در
#جامعه_روستایی ایران است و البته گاهی از تأثیرپذیری شدید روستائیان از شوکها و تلاطمهای منفی بازار کار و
#اقتصاد_کلان است.
2️⃣ در شهرها، درآمد افراد لزوماً مبتنی بر کار نیست و سهم درآمدهای غیر کاری از کل درآمد خانوار و سهم جمعیت دارای درآمد از غیر کار روبه افزایش است. مقایسه این روند نشان میدهد افزایش درآمدهای غیر از کار منجر به تشدید
#نابرابری در جامعه ایران خواهد شد.
3️⃣ هرچه به سمت دهکهای ثروتمند میرویم، سهم درآمدهای غیرکاری در خانوارهای شهری بسیار بیشتر از خانوارهای روستایی میشود. شوک ناشی از
#تورم در سالهای متعدد دهه نود شمسی، داراییهای متعدد آن در حوزه مستغلات،
#خودرو، زمین،
#ارز،
#سکه و
#طلا را دارای ارزش چند برابر با بازدهیهای فزاینده کرده و موجب تعمیق این شکاف درآمدی کل در اقتصاد ایران شده است.
🔺️ 🔺️ 🔺️ 🔺️👤 «حسین سرآبادانی تفرشی»
#خط_کش#تولید_پشتیبانی_ها_مانع_زدایی_ها#فرهنگ_کار#درآمد_منهای_کار#بازار_کار#گرای_عدالت#عدالت_اجتماعی#تولید🆔 @gerayeedalat