📌 طلوع امید در میدان عین و ذهن[قسمت دوم]
🔰 امید اجتماعی پیامد یک
#نظام است؛ نظامی که هم ریشه در ذهن دارد؛ هم از میدان
#واقعیت جان میگیرد. به جنگ و نبرد رسانهای در میدان افکار عمومی نظر دارد؛ اما به واقعیت سرسخت و بیرحم که پیشروی روزمره
#جامعه است، بیاعتنایی نمیکند.
#رها_کردن یکی به قیمت دیگری، به مسلخ بردن امید اجتماعی است.
❌ نمیشود در
#رسانه با اخبار تزئینی و نمایشی، دستاوردهای امیدبخش تولید کرد، اما در میدان واقعیت نیروهای متضاد امید اجتماعی بازتولید شود. فرجام این شکاف عین و ذهن، درنهایت منجر به
#کمفروغی نور امید در جامعه میشود.
✅ امید یک حس
#جمعی است؛ پس رسانه و شبکههای اجتماعی بهعنوان بازیگران تولید فکر و حال اجتماعی، در آن تأثیرگذارند. اما
#محدود به آنها نیست. از یکسو،
#کنشگران اجتماعی نقشآفرینی دارند. برای مبارزه با بسط ناامیدی در جامعه باید، حس طردشدگی، شنیده نشدن یا بایکوت شدن
این گروه کاهش یابد.
🔻 بخشی از تفکر انسدادی کنشگران اجتماعی البته ریشه در عالم ذهن و نظر آنها دارد؛ اما حداقل باید علل و دلایل
#عینی این ناامیدی را چاره کرد.
🔻 کنشگری عدالتخواهانه، عمدتاً با دال مرکزی نقد،
#اعتراض و در یککلام مبارزه با فقر، فساد و تبعیض صورتبندی میشود. اما این نه همه عدالتخواهی
#تراز_انقلاب است، نه مطلوب همین کنشگران دغدغهمند کنونی.
✅ عدالتخواهی در ذیل امید اجتماعی معنا شده و میشود و تعارضی با آن ندارد. اما برای این تعریف حداقل
#سه_شرط لازم دارد:
1⃣ #تعریف کنشگریهای اجتماعی باید به نحوی باشد که در کوتاهمدت-ولو بهصورت محدود- منجر به
#دستاوردهای_ملموس و عینی شود. گاه یک دستاورد ملموس مانند ماجرای هفتتپه، میتواند یک موج اجتماعی از تغییر و حس آنکه صدایی برای مطالبه حق شنیده شد، فراهم آورد.
2⃣ #کوشش کنشگران عدالتخواه باید آن باشد که از نگاههای
#سلبی و انتقادی به ایدههای ایجابی برسند. گشایش افقهای ایجابی در کنار نگرشهای سلبی رقمزننده نوعی
#عدالتخواهی_امیدآفرین است.
3⃣ #افکار_عمومی مستعد جراحی و سلاخی است؛ همزمان با توسعه
#شبکههای_اجتماعی، این استعداد بیشازپیش پرورشیافته است. خود کنشگر دغدغهمند اجتماعی-فارغ از برخی نگاههای امنیتی و تنگنظرانه-باید حسب یک بینش اصولی و مکتبی، چارچوب کنشگری خود را حسب ملاحظات
#میدان_افکار_عمومی سامان بخشد.
🆔 @gerayeedalat⬇️⬇️ ادامه متن
⬇️⬇️