🌺 نویسنده و ویرایش کننده از : جناب آقای کربلایی ابوالفضل همّتی
🌺مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی ،
#مفتقر ،
#گمپانی#حضرت_علی_اکبر_ع بوَد هر گلی را بهار و خزانی
خزان گل من ، بهارِ جوانی
بوَد شاخِ گل سبز در هر بهاری
گلِ من ز خونِ بدن ارغوانی
نه یک گل ز من رفته ، یک بوستان گل
نه یک نوجوانی ، یک جهان نوجوانی
جوانا توانایی من تو بودی
بماندم من و پیری و ناتوانی
تو را نخلِ شکر بری پروریدم
نپنداشتم زهرِ غم می چشانی
به گِرد تو پروانه وش می دویدم
تو چون شمع ، سرگرم در سر فشانی
تو چون شاخِ مرجان ز یاقوت خونی
من از اشکِ خونین عقیقِ یمانی
به میقاتِ دیدارت احرام بستم
که جانی کنم تازه زان یارِ جانی
سروشِ غمت گفت در گوشِ هوش
که ای آرزومندِ من لَن تَرانی1
ز سر پنجهء دشمنِ دیو سیرت
نمی یابی از اهرمن هم نشانی
جوانا نهالی نشاندم به امید
که در سایهء او کنم زندگانی
دریغا که از گردشِ چرخِ گردون
سرِ او کند بر سرم سایبانی
جوانا به همّت ، تو عنقای قافی
به رفعت ، همای بلند آشیانی
تویی یکّه تمثالِ عقلِ نخستین
تویی ثانی اِثنَین سَبعُ المَثانی 2
نزیبد سرت را سرِ نیزه بودن
مگر جانِ من شمعِ این کاروانی
جوانا فروغِ تو از مشرقِ نِی
بُوَد رشکِ مِهر و مهِ آسمانی
ولی روزِ ما را سیه کرده چندان
که مُردن بِه از عشرتِ جاودانی
فدای سرِ نازنین تو گردم
که از نازنینان کند دیده بانی
نظر بستی از عمر و از ما نبستی
کنی سرپرستی ز ما تا توانی
پس از این ، من و داغِ آن لالهء رو
که یک صورت است و جهانی معانی
پس از این ، من و سوزِ آن شمع قامت
که در بزمِ وحدت نبودیش ثانی
هر آن سَر ، که سودای آن سر ندارد
بوَد بر سرِ دوش ، بارِ گرانی
دلی گر نسوزد ز سوزِ غم تو
نبیند به دنیا رخ شادمانی.
التماس دعای فرج
1: هرگز مرا نمی بینی
2: ثانی اِثنَین : دوّمی ، همتا . سبع المثانی : منظور سورهء مبارکهء حمد است که هفت آیه دارد و دوبار نازل شده ، از این جهت سبع المثانی می گویند.
https://telegram.me/ganjine5