#حضرت_زهرا_شهادت #شام_غریبان #تشییع #فاطمیه #دوبیتی گل من چون تو را در گل بپوشم؟!!!
ز هجران تو خون دل بنوشم؟!!!
در ایام جوانی قسمتم شد...
که تابوت تو را گیرم به دوشم!...
____دعایی زیر لب دارم شبانه ...
تو آمین گوی ای ماه یگانه !
الهی هیچ مظلومی نبیند ...
عزیزش را به زیر تازیانه !!!
______بیا با هم نماز شب بخوانیم ...
دعای دل به تاب و تب بخوانیم ...
کتاب قصّهی غم های خود را ...
نهان از دیدهی زینب بخوانیم !!!...
_____به خاک افتاده جسم اطهرش بود ...
به روی دامن فضّه سرش بود ...
میان آن همه رنج و غم و درد ...
به فکر غصّههای شوهرش بود !
_____غمت برده ز دل تاب و توانم
تو رفتی من چرا بـاید بمانم !
گلویم آنچنان از گریه بسته ...
که نتوان بهر تو قرآن بخوانم !!!
__چرا بال و پر ما را شکستی ؟
نهال بی بر ما را شکستی
الهی بشکند قنفذ دو دستت
که دست مادر ما را شکستی ...!!!
___نگاه نور عینت آتشم زد
تماشای حسینت آتشم زد
تنت را در کفن پیچیدم آن شب
سکوت زینبینت آتشم زد
__فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد ؟!!!
به طفلی رخت ماتم در برم کرد!
الهی بشکند دست مغیره ...
که در این آستان بیمادرم کرد !!!
#غلامرضاسازگار