| اذن ورود به جرگهٔ نامزدهای نشان و جایزهٔ ابوالحسن نجفی |
| منتقد: حسن هاشمی میناباد |
| #نقد_ترجمه :::
اليزابت فينچ، جولين بارنز، ترجمهٔ محمدرضا ترک تتاری، تهران: نشر نی، ۱۴۰۱. |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-۱ ترجمۀ رمان
الیزابت فینچ از جولین بارنز، نویسندۀ نامدار بریتانیایى، را پارسال دیدم و از آنجا که به آثار این نویسنده علاقهمندم، با شوق و ذوق کتاب را خریدم و تورقى کردم، مواردى را با متن اصلى مقابله کردم، و نتیجه این شد که امیدم ناامید شد و کتاب را کنار گذاشتم. امسال که این رمان را جزو نامزدهاى جایزۀ ترجمۀ زندهیاد ابوالحسن نجفى دیدم در عجب ماندم. دوباره کتاب را به دست گرفتم و
تا صفحۀ ۵۵ خواندم، یعنى حدود یکچهارم رمان، و مواردى را با متن اصلى مقابله کردم. گذشته از این، برخى از واژهها و ساختارهاى دستورى را که محل تأمل بودند در بخشهاى دیگر ترجمه نیز پیش چشم داشتم. متن حاضر حاصل این بررسى است.
۲-۱ هستند ناشرانى که کتاب عالى چاپ مىکنند و در مواردى هم به دلایلى کتابى ضعیف به چاپ میرسانند یا از زیر دستشان درمیرود. و نشر نى هم طبعاً از این قاعده مستثنا نیست. اما راه یافتن ترجمهاى اینچنین به فهرست نامزدهاى «جایزۀ ابوالحسن نجفى» که هم در ترجمه چیرهدست بود و هم صاحبنظر ترجمه بود و الگوى بسیارى از نویسندگان و مترجمان و پژوهشگران از جمله خودم که افتخار شاگردى ایشان را داشتم، برایم غریب بود.
۳-۱ جولین بارنز نویسندۀ بزرگ و صاحبسبکى است و مدتى از تدوینگران فرهنگ بزرگ انگلیسى آکسفورد (OED) بوده، در انتخاب واژگان و نحو و شیوۀ بیانش سهل نمىگیرد، و ترجمۀ کتابهایش از نوع «قورباغه را قورت بده» نیست.
[...] مخفى نماناد که نگارنده در صلاحیت داوران
نشان و جایزۀ ابوالحسن نجفى تردیدى ندارد. برخی از آنها حق استادى به گردنم دارند و دوستى علمى دیرینهاى با برخى دیگر دارم. اما بر من پوشیده است که چگونه ترجمه آقاى محمدرضا ترکتتارى از الیزابت فینچ با چنین وصفى که در این نوشتار آمد صلاحیت ورود به جرگۀ نامزدهاى این جایزۀ معتبر را پیدا کرده. پرسش مهمتر این است: آیا سایر نامزدهاى این جایزه هم به همین نحو برگزیده مىشوند؟
🏷 متن کامل این نقد در نسخهٔ پیدیاف ضمیمه است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]
🏷 GAMAper |
Instagram