Смотреть в Telegram
من این را به تو گفتم من این را به تو گفتم، به‌خاطر ابرها. من این را به تو گفتم به‌خاطر درخت دریا، به‌خاطر هر خیزاب، به‌خاطر پرندگانِ شاخ و برگ‌ها، به‌خاطر سنگریزه‌های صدا، برای دست‌های آشنا به‌خاطر چشمی که چهره یا چشم‌انداز می‌گردد، و خواب، آسمان را به رنگ او درمی‌آورد به‌خاطر شبی که لاجرعه نوشیدیم، به‌خاطر نرده‌های راه‌ها، به‌خاطر دریچهٔ گشاده، پیشانیِ باز، من این را به تو گفتم، به‌خاطرِ اندیشه‌های تو، گفتارِ تو هر نوازشی، هر اعتمادی پس از مرگ دوباره پا به جهان می‌نهند. شعرِ پل الوار، ترجمهٔ محمدتقی غیاثی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما] 🏷 GAMAper | Instagram
Telegram Center
Telegram Center
Канал