Смотреть в Telegram
Forwarded from عکس نگار
* سلمان ساوجی و شرف رامی میکائیل بایرام، طی مقاله‌ای که در سخن اهل دل منتشر کرده، با استناد به دست‌نویسی از کتابخانۀ یوسف آغا، قدیمی‌ترین نسخۀ 10 غزل حافظ را معرفی کرده است. به قول ایشان، در سال 773ق، کتاب بیان‌التذکره کتابت شده و در اوراق پایانی این دست‌نویس، با همان خط 10 غزل حافظ و به خطی جدیدتر غزلی از شرف‌الدین یزدی به ثبت رسیده است. می‌گویم: غزل منتسب به شرف‌الدین یزدی، درواقع سرودۀ شرف‌الدین رامی ادیب معاصر با سلمان ساوجی و شعرای سدۀ هشتم است که حدائق‌الحقایق و انیس‌العشاق از آثار اوست. بایرام «شرف‌الدین رامی» را «شرف‌الدین یزدی» خوانده است. رامی، به اعتبار غزل مورد نظر و ابیاتی که از سلمان ساوجی در آثار خود به کار برده، معلوم است که از علاقه‌مندان اشعار سلمان بوده است. انیس‌العشاق حاوی 12 بیت از سلمان ساوجی است که برخی با ذکر نام وی و با القابی نادر، چون «املح‌الشعرا» و «افضل‌الاقران فی‌الزمان» و برخی بدون اشاره به نام او آمده است. در شعری که در سفینۀ ش 3423 پاریس آمده، شرف‌الدین رامی در مرثیۀ سلمان چنین گفته است: خاک بادا بر سر گردون که ناگه خاک شد آنکه لؤلؤ از حیای نظم او می‌گشت آب خواجه سلمان آن جهان نظم کز راه قبول در جهان نظم متینش را نگفتی کس جواب مالک دینار می‌بودند سلمان و شرف شد شرف امروز بودردا و سلمان بوتراب (برگ 421). تاکنون این سفینۀ معروف، بسیار مورد توجه پژوهشگران بوده و در تحقیقات گوناگون به آن ارجاع داده شده است. محققانی که اخیراً طی مقاله‌ای به معرفی آن پرداخته‌اند، نام شاعر را شرف‌الدین دامی ذکر کرده‌اند. اما مطلع غزلی که بایرام به نادرست سرودۀ شرف‌الدین یزدی خوانده بدین شرح است: دلم را داغ هجرانت بگو تا کی به جان آرد ز هجرت طاق شد طاقت دل این طاقت نمی‌آرد این غزل متأثر از شعر سلمان سروده شده است؛ شرف رامی، در بیت ششم چنین سروده است: شبی سوز درونم را بپرس از شمع مؤمن‌دل چرا کو بر سر بالین من شب زنده می‌دارد مصراع اول بیت بالا با تغییراتی اندک و مضمون مصراع بعدی در غزل سلمان آمده است: شبی احوال بیماران بپرس از شمع مومن دل که بیمارست و می‌سوزد همه شب بهر بیماران هرچند از علاقه‌مندیِ شرف رامی به سلمان گفته شد، این احتمال را نباید از ذهن دور بداریم که: شاید سلمان از شعر شرف رامی متأثر شده باشد. محسن کیانی رسالات و کتب رامی را تصحیح کرده و چند غزل و قصیده از وی را با استناد به جُنگی ادبی معرفی کرده است و اثری از این غزل در آن کتاب نیست. چه بسا با یافتن غزلیات دیگر شرف رامی و بررسی‌ آن، بتوانیم بیشتر ردّ تأثیرپذیری رامی از سلمان یا بالعکس را پی‌گیری کنیم. چنانکه یکی از غزلیات مندرج در این کتاب، غزل زیر است: روی دل داریم در محراب ابروی حبیب گر همه سر می‌رود ما و سر کوی حبیب و سلمان نیز در همین زمین غزلی دارد: جان نیاید در نشاط الّا که بر بوی حبیب تا گل رنگین نبالد خوش ننالد عندلیب لذا: 1- غزل ثبت شده در ورق آخر دست‌نویس بیان‌التذکره سرودۀ شرف‌الدین رامی است نه شرف‌الدین یزدی. 2- نام صحیح شاعر رامی است نه دامی. 3- رامی به شعر سلمان و خود او علاقه‌مند بوده، برایش مرثیه سروده است. 4- با عنایت به غزل ثبت شده در ورق آخر دست‌نویس بیان‌التذکره، یا رامی متأثر از غزل سلمان بوده است و یا سلمان از شعر رامی بهره‌مند گشته است. در هر صورت الزام به ذکر نام شاعر در تضمین بیت یا مصراع دیگری در موضوع مورد بحث رعایت نشده و نمی‌توان با قاطعیت حکم بر اثرپذیری یکی از دو شاعر از دیگری نمود. هرچند با عنایت به اینکه: برخی از ابیات سلمان در انیس‌العشاق ذکر شده و این خود نشانگر مطالعۀ اشعار سلمان از سوی رامی است؛دو دیگر اینکه رامی ارادت خود را ذکر القابی ارجمند و سرودن مرثیه‌ای در حق سلمان ادا کرده؛ و نیز مقام بلند شاعریِ سلمان، احتمال تأثیرپذیری رامی از او بیشتر است. (به دلیل الصاق عکس به متن و محدودیت تلگرام، نوشتۀ نگارنده از طریق رباتِ عکس‌نگار ارسال شد). * https://t.center/gahnameyeadabi
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств