Смотреть в Telegram
دریای خزر از کران تا به کران نیلگون امواج کف به لب در هیجان ، خزر درگیر با طوفان . خزر می خروشد خزر چون برکه ای ساکت خزر بی انتها بی سر خزر شور خزر جولانگه دشمن خزر گردشگه دوست موج کوه است قایق چون گوزن موج چاه است قایق همچو دلو قایق در فراز قایق در فرود از پشت اسبی واژگون بر گرده ی اسبی دگر قد می افرازد قایقران ترکمن با پوستینی چون شبق کز کرده سکانش به دست . پوستین نیست این پوستی از گوسفندی بر دریده بر سرکشیده موی حیوان روی ابروهای او . قایق در فراز قایق در فرود قایقران همچون هیکل تندیس بودا پشت سکان بر زانو نشسته پنجه اندر پنجه ی غول خزر افکنده چون آرامش تندیس بودا از خود در یقین ، چشم از قایق گرفته قایق در تلاطم قایق در فراز قایق در فرود از پشت اسبی واژگون بر پشت اسب دیگری قد می افرازد - غم مخور مادر باکی نیست بگذار بشوراند بریزد آبها را طوفان سیاه دیده در آغوش دریای خزر بگشاده دیده در آن نیز می بندد قایق در فراز قایق در فرود قایق در فرا.. قایق در فرو.. قایق در فَر.. قایق در فُر.. قایق در .. قایق... #ناظم_حکمت ترجمه احمد پوری گردون شماره ۲۸، ۲۷ مرداد ۷۲ @forsatesabz
Telegram Center
Telegram Center
Канал