Смотреть в Telegram
گر تو هم چون ما پریشان‌حال و تنهایی بیا جمع، جمع مردم تنهاست می‌آیی بیا ساغری از خون دل داریم و حسرت می‌خوریم گر در این میخانه هم‌پیمانۀ مایی بیا گریه چیزی از غم عاشق نمی‌کاهد ولی  گر بنا داری به اندوهت بیفزایی بیا مثل سنگی، رود را دامن گرفتم، رفت و گفت: گر توانستی ز پایت بند بگشایی بیا سایه‌ای افتاده بر دیوار، آیا این تویی ای رسول مرگ! می‌دانم که اینجایی بیا #فاضل_نظری #وجود #تنهایی_شلوغ @fazelnazarii
Telegram Center
Telegram Center
Канал