💠مادران مومنان
💠❇️قسمت هفتم
❇️#ميمونه_دختر_حارث رضی الله عنها
1⃣ ((چهار خواهر با ايمان!
ميمونه، ام فضل، اسماء وسلمي))
(پيامبر خدا صلي الله عليه وسلم)
#خواهران_مؤمن لبابه ام فضل، همسر عباس بن عبدالمطلب عموي پيامبر صلي الله عليه وسلم و سلمي همسر حمزه، شير مرد اسلام وشهيد جنگ احد وعموي پيامبر صلي الله عليه وسلم، اسماء همسر جعفر بن ابي طالب عموزاده پيامبر صلي الله عليه وسلم، بره ام المؤمنين
ميمونه كه ابتدا با ابي رهم بن عبدالعزي قريشي عامر ازدواج نمود وبعد به شرف همسري پيامبر صلي الله عليه وسلم نايل آمد، چهار زني هستند كه پيامبر صلي الله عليه وسلم آنها را چهار خواهر با ايمان معرفي نموده است. اين چهار زن اسلام آورده بودند.
ام فضل اسلام آورد، او اولين زن مسلمان بعد از خديجه به شمار مي رود وخواهرش اسماء نيز اسلام آورد او همسر جعفر ابن ابي طالب بود كه از اولين مهاجرين با همسرش به حبشه بود.
سلمي نيز همراه شوهرش حمزه اسلام را پذيرفت.
ام المؤمنين
ميمونه دختر حارث كه شوهرش ابي رهم بن عبدالعزي فوت كرده بود بيوه بود، اما هنوز بيست وشش سال بيشتر نداشت. مادر، اين چهار
دختر عوف زهيري بود كه همه مردم او را بهترين پيرزن مكه مي دانستند، او زني بود كه بهترين دامادها را داشت، دامادهايش عباس بن عبدالمطلب وجعفربن ابي طالب وحمزه بن عبدالمطلب -رضي الله عنهم- وپيامبر خدا هستند.
اسماء بنت عميس، و سلمي بنت عميس ديگر دختران هند هستند كه پدرشان
حارث نيست. بنابر اين آنها خواهران مادري
ميمونه وخواهرانش هستند.
#ازدواجي_مبارك درسال هفتم هجري هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه وسلم براي اداي عمره به مكه آمد
ميمونه از آمدن پيامبر صلي الله عليه وسلم خبر شد او براي ايمان آوردن و پذيرفتن اسلام عجله داشت، او رازي را در قلبش پنهان داشت كه آن را با هيچ كس جز خواهرش ام فضل همسر عباس كه از همه مردم به او نزديك بود در ميان نگذاشت. آيا مي دانيد آن راز چه بود؟ بره (
ميمونه) آرزو داشت ودلش مي خواست كه همسر پيامبر صلي الله عليه وسلم شود تا از نزديك عظمت اسلام را مشاهده كند و با زندگي اين مجاهد بزرگ شريك باشد.
ميمونه راز دلش را با ام فضل در ميان گذاشت وام فضل با مهرباني به سخنان خواهرش گوش داد، وطبيعي بود كه او راز خواهرش را با شوهرش عباس در ميان بگذارد.
همچنان كه
ميمونه راز را به ام فضل گفت انجام كار را نيز به عهده او گذاشت. عباس نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم رفت ودر مورد بره كه مسلمان و مؤمن بود سخن گفت ونيز به پيامبر صلي الله عليه وسلم گفت: بره شوهرش ابورهم بن عبدالعزي فوت كرده است آيا مي خواهي با او ازدواج كني؟ رسول اكرم صلي الله عليه وسلم پسنديد وپسر عمويش جعفر بن ابي طالب را براي خواستگاري نزد
ميمونه فرستاد، هنگامي كه جعفر آمد
ميمونه سوار بر شتر بود وجعفر از او براي پيامبر صلي الله عليه وسلم خواستگاري كرد.
ميمونه گفت: ((شتر و آنچه بر اوست از آنِ خدا وپيامبرش است)).
مردم در مكه زمزمه كردند كه
ميمونه نتوانست انتظار بكشد بنابراين خودش را به خدا وپيامبرش صلي الله عليه وسلم هبه كرد.
پيامبر صلي الله عليه وسلم اسم او را كه بره بود عوض كرد وميمونه گذاشت.
ميمونه به خواسته وجود خود وعاطفه زنانه اش اجابت كرد اين خواسته پيام آور ايمان ومحبت به اسلام وپيامبر بود، بنابر اين خداوند در پي زمزمه مردم در قرآن آيه نازل كرد:
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ﴾ (الأحزاب: 50).
((اي پيامبر! همانا ما حلال كرديم براي تو همسراني را كه مهريه آنان را داده باشی وهمچنين حلال هستند براي تو كنيزاني كه در ملك تو هستند. از آناني كه خداوند در اختيار تو قرارداده است وهمچنين
دختر عموها ودختر عمه ها ودختر دايي ها ودختر خاله هاي تو كه همراه با تو هجرت كرده اند)).
سپس
ميمونه را با اين آيه تحصيل داد:
﴿وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً﴾ (الأحزاب: 50).
((وزن با ايماني كه خودش را براي پيامبر هبه كند، اگر پيامبر قصد نكاح او را داشته باشد، اين ويژه تو است نه براي ساير مؤمنان، همانا مي دانيم آنچه را كه بر شوهران در حق همسران شان و آنچه كه آنان مالك آنها هستند معين كرده ايم تا براي شما مضايقه نباشد و خداوند بخشنده ومهربان است)).
ادامه دارد...
🌸🍃@fashionpanahi45