کانال : فریاد رهائی مادران خشمگین

#سینما_رکس
Канал
Логотип телеграм канала کانال : فریاد رهائی مادران خشمگین
@faryaderahaieПродвигать
170
подписчиков
6,69 тыс.
фото
5,98 тыс.
видео
482
ссылки
هر اعتصاب، حتی کوچک، قدمی در جهت شرف برداشتن است. #برخیزیم
در روز ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ چه گذشت ؟


زمانی که جعفر شریف امامی مسئول تشکیل دولت آشتی ملی شد، هنوز ساواک درگیر پرونده #سینما_رکس آبادان بود که خبر رسید یاسر عرفات تعدادی مسلسل کلاشنیکف را در جعبه های میوه‎ای که از طرف اسرائیل به ایران حمل شده بود، جاسازی و از مرز عراق وارد ایران کرده است.

با پیگیری ساواک مشخص شد که این اسلحه ها به انبار میوه در خیابان سرچشمه تهران رسیده است. اما هنوز مشخص نبود علت ارسال این مسلسل ها چیست؟
مأمورین ساواک در لباس مبدل بعنوان میوه فروش، باربر، وانتی و کامیوندار، تمام انبارهای میوه در سرچشمه را زیر نظر داشتند.

پنج شنبه ۱۶ شهریور ۵٧ محمد بهشتی در اجتماع میدان آزادی قطعنامه ای را قرائت کرد:
«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»
و اینکه فردا ساعت ۱۰ صبح در میدان ژاله نهضت ادامه خواهد داشت.

برای ساواک مشخص شد که مسلسل ها برای میدان ژاله است؛ و مأمورین از ساعت ۱۰ شب در میدان ژاله مستقر شدند. اما حادثه ای روی داد که تمام برنامه های ساواک برای عقیم گذاشتن این توطئه، برباد رفت.

ساعت ٩ شب پنج شنبه ۱۶ شهریور سفیر انگلستان به کاخ نیاوران رفت و شاه را در جریان این مسلسل ها و تجمع مردم در میدان ژاله گذاشت و از او خواست با اعلام حکومت نظامی در تهران، از کشته شدن مردم جلوگیری کند.

ساعت ۱۰ همان شب ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران و ۱٢ استان شد. وقتی این خبر به ثابتی رسید، بسیار ناراحت شد و گفت: «برای مقابله با چند قبضه مسلسل، نیازی به ارتش نبود. فردا تعداد تظاهرات کننده بیشتر خواهد شد. ما چه کسی را بگیریم؟»

جمعه ۱٧ شهریور ۵٧ از ساعت ۶ صبح در اطراف میدان ژاله، ٣ گروهان از گردان ۱۴۰ پیاده لشکر گارد که آموزش جنگهای خیابانی و ضدچریکی را دیده بودند، مستقر شدند.
گروه کیهان بصورت کمیته مشترک با لباس شخصی در تردد بودند. اما خبری از ازدحام و تظاهرات نبود؛ تا اینکه حدود ساعت ۱/۵ بعد از ظهر گزارش شد که تعدادی در سه راه شکوفه تجمع کرده اند.

پرویز ثابتی با تیمسار اویسی در تماس بود و از او خواسته بود کسی تیراندازی نکند.
تیمسار اویسی هم گفته بود نگران نباشید تمام سربازان فشنگ مشقی دارند. فقط درجه داران و افسران مسلح به فشنگ جنگی هستند و همه چیز تحت کنترل است.

تعداد جمعیت هر لحظه بیشتر میشد. جمعیتی حدود هزار نفر از سه راه شکوفه به طرف میدان ژاله در حرکت بودند و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» میدادند. هنوز به میدان نرسیده بودند که رگبار مسلسل از پشت بامهای مقابل اداره برق میدان ژاله بطرف آنها شلیک شد. تعدادی رگبار مسلسل هم بطرف سربازان شلیک شد. مردم پا به فرار گذاشتند. تعدادی هم از میان مردم شلیک میکردند.

فوراً مامورین مخفی ساواک، به داخل ساختمانها رفتند ولی کسانیکه شلیک کرده بودند از پشت بامها متواری شده بودند. تعدادی هلیکوپتر از هوانیروز به میدان ژاله اعزام شدند.

تمام این حادثه شاید فقط ۱۰ دقیقه طول کشید. جمعیت پا به فرار گذاشتند و از کوچه های اطراف سه راه شکوفه متفرق شدند. مردم هم درب خانه های خود را باز میکردند و به فراریان پناه میدادند.
طبق آمار پزشکی قانونی تعداد کشته ها ٨٧ نفر و مجروحین ٢۵۰ نفر بود که با آمبولانس به بیمارستانها اعزام شدند.

مامورین مخفی ساواک درساعت ۴ بعد از ظهر خبر مهمی را گزارش کردند: «کسانی که به مردم شلیک کردند چریک فلسطینی تعلیم دیده و‌ دارای مهارت در تیراندازی بودند.»

فوراً بنا به دستور پرویز ثابتی پوکه فشنگها از روی پشت بامها جمع آوری شدند و گلوله هایی نیز که به مردم اصابت کرده بودند، در پزشکی قانونی و بیمارستانها جمع آوری شدند. تمام پوکه فشنگها و گلوله ها از کلاشنیکف شلیک شده بود. اسلحه سازمانی ارتش ایران، مسلسل ژ٣ بود و در ارتش ایران از مسلسل کلاشنیکف استفاده نمیشد.

در حادثه ۱٧ شهریور، تعداد ۱۱ نفر سرباز و درجه دار گارد کشته و ٨ نفر هم در اثر تیراندازی مجروح شدند.

انگلیس به هدف خود رسید و جمعه سیاه ۱٧ شهریور میدان ژاله به پای ارتش شاه نوشته شد.

بلافاصله بعد از فاجعه پنجاه و هفت،  ياسر عرفات به ايران آمد و دستمزدش را گرفت.

تاریخ چه رازهایی در سینه دارد که باید روزی بازگو کند...


#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

@faryaderahaie
‏۲۸ مرداد برای ما بختیاری خوزستانی‌ها یادآور یک جنایت بزرگ ست. ۶۷۷ نفر (زن و مرد و کودک) را در سینما رکس آبادان زنده زنده سوزاندند تا با متهم کردن ساواک، آتش انقلاب شان را علیه شاه تندتر کنند. آمران و عاملان اصلی این تراژدی را آبادانی ها خوب بخاطر دارند. آمرین محمد رشیدیان و محمد کیاوش. عاملین هم تعدادی از جوانان و دانش آموزان دبیرستانی آبادان بودند که در شب حادثه گروهی ۴ نفره از آنها (یدالله مرادی، که زاغی صدایش میکردند، رضا فلاح، حسین تکبعلی زاده و فرج بزرکار) دربهای سینما را از پشت زنجیر کرده و با پاشیدن تینر روی بخشی از دیوارهای داخلی و خارجی سینما را به آتش کشیدند.

محمد کیاوش (که همان روزها در آبادان سید علوی صدایش میزدند) معلم دبیرستان علم و دانش و بعدا چند دبیرستان دیگر در آبادان بود که منزلش به همراه منزل رشیدیان محل جلسه شبانه با دانش آموزان و جوانان مذهبی آبادان بود. محلی برای برگزاری جلسات تفسیر قرآن و چاپ و توزیع نوار سخنرانی ها و اعلامیه های خمینی.

حسین تکبعلی زاده که یکی از ارازل و اوباش آبادان بود و توسط محمد رشیدیان جذب جلسات منزل محمد کیاوش شده بود چند روز بعد از حادثه دستگیر شد ولی با وقوع انقلاب در زندان ماند و در دوران جمهوری اسلامی محاکمه شد. او در دادگاه اعتراف کرد که از آن جمع ۴ نفره فقط او زنده مانده و بقیه گروه خودشان حین فرار از پنجره گرفتار آتش شدند و سوختند، و همه آنها از محمد کیاوش و محمد رشیدیان برای سوزاندن سینما رکس ماموریت گرفتند و به آنها گفته بودند که پیش عملیات باید شهادتین بخوانند.

با وجودی که او نام محمد کیاوش و رشیدیان را در دادگاه عنوان کرد، رئیس دادگاه (موسوی تبریزی) هرگز برای کیاوش و رشیدیان قرار تعقیب یا احضاریه صادر نکرد، چرا که کیاوش با نام فامیل تغییر یافته به علوی تبار، بعد از انقلاب فرماندار آبادان و عضو رسمی حزب جمهوری اسلامی شده بود. آبادانی ها به خاطر دارند که او در هفته‌های اول تصدی بر فرمانداری، میز و صندلی‌های فرمانداری آبادان را در خیابان آتش زد چون معتقد بود اینها طاغوتی است!

محمد کیاوش (علوی تبار) در دو دوره اول مجلس شورای اسلامی نماینده اهواز و بعد آبادان بود و یکی از اولین نمایندگان مجلس در دفاع از درج "ولایت فقیه" در متن قانون اساسی بود. او اسفند ۹۸ در بیمارستان قلب تهران درگذشت.

#سینما_رکس

@faryaderahaie
🔹 من از اینکه دیوارهای اعتماد چنان فروریخته که حزب اللهی‌ترین کاربران فضای مجازی رسما می‌گویند:

🔹 روایت رسمی دستگاه‌های حکومت از زیر آوارماندن مالک #متروپل_آبادان را باور نمی‌کنند می‌ترسم.

🔹 خوش به حال حاکمانی که ماجرای #سینما_رکس و بلایی که بر سر رژیم گذشته آورد را دیدند و خوابند!


#برخیزیم
#همبستگی_ملی
#سکوت_دیگر_بس_است