در ایران آنچه آزاد و رها نیست، اعتراض آزادانه و ثمربخش علیه سیاستهای جمهوری اسلامی است...
همین خامنهای مدعی است: «ایران آزادترین کشور دنیاست»، و این ادعا را نیز مطرح میکند که جوانان ایرانی «دیکتاتورندیده» هستند و امثال او علیه شاه «قیام» کردند!
خامنهای بیش از سی سال است که با هیچ روزنامهنگار مستقلی مصاحبه نمیکند. نظرش چیست که با یک خبرنگار مستقل مصاحبه کند و تنها به یک پرسش پاسخ دهد که چرا وقتی کشاورزان اصفهانی در پی بحران آب به اعتراض برخاستند نیروهای تحت فرمان او، آنان را به وحشیانهترین شکل ممکن سرکوب کردند و چشم برخی از آنان را کور کردند؟
نه مگر که در بهمن ۵۷ میسرودند آزاد و رها هستیم. واقعا هستیم؟!
مصداق بارز آنچه خود خمینی «خدعه» مینامید و به آن افتخار میکرد. خمینی از اینکه گاهی به زبانی سخن گفته است که ملت و ناظران را فریب بدهد افتخار میکرد و به آن مینازید.
در اینجا پرسش از کسانی است که چگونه حتی ماهها پس از بهمن ۵۷ از خمینی دفاع میکردند وقتی دیدند که خمینی اعدام و قتلعام را از شب ۲۲ بهمن در پشتبام مدرسه رفاه آغاز کرد؟
ملت ایران، و کسانی که در آن انقلاب سهیم بودند، بایستی دست به خودانتقادی بزرگی بزنند که چه شده بود که جمعی و بخشی از همین ملت از این فرد فریبکار، رودست خوردند و حتی با اشتیاق دنبال سر او دویدند.
این خودانتقادی سرمایهای بزرگ برای بازسازی آینده بر مبنای عقلانیت و خرد انتقادی خواهد بود.