🔘 آرش لهونی که بهعنوان اولین استاندار منصوب پزشکیان که سکان استان کردستان را به دست گرفته عضو شورایعالی سیاستگذاری اهل سنت ستاد انتخابات قالیباف بوده است. 🔘 بنابر شنیدهها جلال جلالیزاده و معروف صمدی دو نامزد اصلاحطلبان کردستان بوده که نتوانستهاند نظر وزارت کشور و هیئت دولت را جلب کنند و همین موضوع باعث اعتراض شدید اصلاحطلبان کردستان شده است. 🔘 در مجموع برخی انتصابات در دولت پزشکیان گویای این است که به اسم وفاق نیروهای اصیل حامی پزشکیان در حال حذف شدن هستند که میتواند باعث کاهش محبوبیت دولت مسعود پزشکیان شود. /بامدادنو
🔘 تندروها در همان راهی که احمدینژاد را به اینجا رساند، قرار دارند، البته احمدینژاد نسبت به جلیلی این ویژگی را داشت که پر کار بود و سابقه اجرایی در شهرداری داشت و از نظر اجرایی خودش را نشان داده بود، اما جلیلی به این ترتیب نیست، برای مثال بگویند جلیلی کجا معاون وزیر بوده، مدیر سازمان بوده یا وزارتی را برعهده داشته است؟
🔘 نان تندروها در تندروی است و اینها زمانی که مشارکت کم بود با ۳ در صد آراء وارد مجلس شدند، حتا برخی از همین تندروها در دادگاه ویژه محکومیت قضایی دارند، لذا نمیدانم اینها چگونه و با چه سفارشی تایید صلاحیت شدند.
🔘 تندروها به جایی رسیدهاند که علیه رهبری هم موضع می گیرند، تندروها میخواستند قالیباف نفر سیام انتخابات شود تا منکوبش کنند. تندروها در همهی زندگی خود تندروی میکنند، یعنی بررسی سابقه زندگی آنها حاکی از این است که تندروی کردند به این معنی که با همسر و فرزندان خود هم با تندی برخورد میکنند و همین قضیه را به جامعه تسری میدهند، عیب آنها زود آشکار میشود.
🔘 جلیلی آسیبپذیرتر از احمدینژاد است. یکسری حامیان احمدینژاد بودند، قسمتی حامیان رییسی بودند، بخشی هم پایداریها بودند و تعدادی هم وقتی قالیباف نیامد به او رای دادند. در مجموع با توجه به دورههای قبل رای خود جلیلی بیشتر از ۴ میلیون نیست و خالص رای او همین حدود است. /خبرآنلاین
🔘 همهی وزرای پیشنهادی پزشکیان از مجلس رای اعتماد گرفتند. آخرین باری که رییسجمهوری توانسته بود همهی وزرایش را به سلامت از مجلس بگذراند، «سیدمحمد خاتمی» در سال ۱۳۷۶ بود.
🔻روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی کنایهآمیز خطاب به پزشکیان نوشت:
🔘 اگر قرار بر واگذاری وزارتخانههای راهبردی به جریان رقیب است، چرا افراد برجسته آن جریان را به همکاری نمیخوانید؟ 🔘 اتفاقاً کارکردی چندوجهی هم میتواند داشته باشد. مثلاً جلیلی و زاکانی و قاضیزاده و.... اگر هرکدام یک وزارتخانه داشته باشند هم خواست شما بر «اتفاق» محقق میشود و هم آنان فرصت مییابند برنامههای ملی خود را در اِشِلی کوچکتر اجرایی کنند. 🔘 موفقیت احتمالی آنان هم به حساب شما نوشته خواهد شد. اگر هم - خدای نکرده - موفق نشدند، با کارنامه عملی خود به سایه خواهند رفت. حرف بیراهی هم نیست. وقتی قرار است فعالان ستادی و همراهان این افراد در کابینه باشند چرا خودشان نباشند؟
🔘 کابینهی پیشنهادی جناب رییسجمهور پزشکیان به حدی حاشیهساز شده که سعید جلیلی، کاندیدای شکستخوردهی انتخابات هم به خود اجازه داده دربارهی کابینه دولت چهاردهم اظهار نظر نماید! 🔘 او از زبان مردم، مدعی است که به سهم خودش در این زمینه سعی میکند ارزیابیهایی داشته باشد و در اختیار دولت و مجلس قرار دهد! 🔘 ظاهراً جناب ایشان فراموش کرده که مردم با یک نه بزرگ از سایهبازها عبور کرده و اگر بنا بود از ارزیابی ایشان استفاده نمایند، انتخابشان دکتر پزشکیان نبود.
🔘بر اساس آخرین اخبار رسانهها، با توجه به انتقادات فزآینده از مسعود پزشکیان به دلیل معرفی اسکندر مومنی جهت تصدی وزارت کشور، به احتمال زیاد فردا «محمود علوی» بهعنوان وزیر پیشنهادی کشور به بهارستان معرفی خواهد شد!
🔘دوستان عزیز! شرایط گذشته را به یاد آوریم و نگران آینده هم باشیم. به تجربه آموختهام که اگر حامیان رئیسجمهور او را تنها بگذارند همه ضرر میکنند. 🔘 البته رابطه میان رئیس جمهور و حامیان و پایگاه رایاش نیز دوطرفه و تعاملی است. مقدورات و معذورات را میتوان و باید با گفتوگو و از طریق ارتباط با بدنه اجتماعی در حد امکان بیان کرد. به حفظ نیروهای توانا و موثر برای کشور کوشید. 🔘 بهرغم همهی اینها و با وجود نقدهای بهجا و نابهجا نباید پزشکیان را تنها گذاشت. راه دشواری در پیش است، ولی به معجزهی گفتوگو باور و امید داشته باشیم.