✅ ما روزنامهنگاران غالباً عادت داریم نیمهی خالی لیوان را ببینیم و با نگاهی از سر انتقاد - انشالله دلسوزانه - به بیان ضعفها و انعکاس کاستیها بپردازیم که البته رسالت اصلی یک روزنامهنگار حرفهای همین است.
✅ اما حکم انصاف این است که اگر جایی و در موردی لیوانی دیدیم که نه تنها سرِ خالی ندارد، -بلکه سرریز هم میکند- بدون لکنت و از سرِ تقدیر، وظیفهای جدید را برای خود تعریف و به تمجید کار نیکو و خدمات ارزندهای که به مردم ارائه میشود بپردازیم.
✅ امروز برای سرکشی و احوالپرسی یکی از بستگان به بیمارستان تامین اجتماعی همدان رفتم. مدتی بود راهم به این مجموعه درمانی نیفتاده بود. از همان بدو ورود، متوجه ایجاد تغییراتی اساسی در این بیمارستان شدم. از رفتار مودبانهی پرسنل با بیماران و همراهان گرفته تا بازسازی فضاها و نوسازی راهروها و نیز وجود آرامش توام با رضایت مراجعین احساس غرور کرده، حس کردم در یکی از بیمارستانهای مدرن، مجهز و لوکس پایتخت و حتا خارج از کشور حضور دارم.
✅ ایجاد این احساس رضایتمندی و قشنگ وادارم کرد سراغی از مدیر بیمارستان بگیرم...؛ وقتی پا در اتاق دکتر «یعقوبزاده» گذاشتم، با برخورد مهربانانه و توام با نزاکت این پزشک مدیر و مدبر و گپی دوستانه با ایشان، پاسخ پرسشهای ذهنیام را گرفته، فهمیدم این تحول در بیمارستان تامین اجتماعی مرهون تدبیر ایشان در ادارهی درست این مجموعهی درمانی است. دست مریزاد ؛ خدا قوت...